تعیین از جانب خداوند وجود نداشته باشد و الااختیار خدا و رسول خدا به صورت قطع همواره بر اختیار مردم مقدم است، و صفاتی که در این روایت برای شخص امام برشمرده شده قطعا در غیر امام معصوم که به اسم و رسم منصوب و مشخص شده باشد وجود ندارد. [بنابراین این روایت و امثال آن ناظر به آن امامی است که جز خدا و رسول، صفات و ویژگیهایش را نمی دانند و این همان امام معصوم است. پس روایات نص و عصمت به طور کلی ناظر به زمان غیبت نیست.]
فقهای عادل اگر بر فرض در زمان غیبت به صورت نصب عام از جانب ائمه معصومین (ع) به ولایت منصوب شده باشند، باز هنگامی که در عصر و زمان واحدی تعدادشان زیاد و متعدد باشد و همه از شرایط مساوی برخوردار باشند، مردم موظف اند از بین آنان یک نفر را به امامت انتخاب کنند، چنانچه در مورد قاضیهای متعدد در باب قضاوت همین معنی گفته شده است. [بنابراین در زمان غیبت بالاخره باید اختیار و انتخاب باشد و با نص و نصب امکان تعیین امام و رهبر وجود ندارد.]
به طور خلاصه روایات وکلماتی که گذشت ناظر به امامت به معنی اخص آن نزد شیعه میشود که مربوط به اشخاص خاص و معین است نه مربوط به امامت و حکومت به معنی اعم که در هیچ عصر و زمانی مهمل ماندن و تعطیل آن جایز نیست؛ و همان گونه که در این باره - چنانچه پیش از این خوانده شد- شرط "عصمت" معتبر نبود، "منصوصیت" که خود طریقی برای تشخیص عصمت است نیز شرط نیست؛ و دلایل آن نیز همان دلایلی است که در نفی اعتبار عصمت در امامت به معنی اعم گفته شد.
ما در آنجا گفتیم تشخیص که وظایف سه گانه امامت یعنی صدور فتوا (افتاء) و تأسیس حکومت (ولایت) و حل و فصل اختلافات جامعه (قضاوت) در عصر غیبت به هیچ وجه تعطیل نمی گردد؛ با اینکه متصدیان آن نه معصوم هستند و نه منصوص.
رهبری فقها در عصر غیبت، رهبری اصول و ضوابط
به عبارت روشن تر میتوان گفت فقها در عصر غیبت صلاحیت جانشینی حضرت ولی عصر (عجل الله فرجه) و به عهده گرفتن مسؤولیت از جانب وی را دارند. همان گونه که مالک اشتر و افرادی نظیر وی صلاحیت به عهده گرفتن مسؤولیت از طرف امیرالمؤمنین را داشتند؛ اما چون تعیین و معرفی فقها در عصر غیبت به اسم و مشخصات امکان پذیر نیست و از سوی دیگر مهمل گذاردن رهبری و تعطیل اجرای دستورات اسلام نیز جایز نمی باشد، خداوند تبارک و تعالی و ائمه معصومین - علیهم السلام - صفات و شرایطی را برای رهبری مشخص نموده و بیان