صفحه ۱۷۲

خدا و پیامبر(ص) ثابت شده به مردم معرفی گردد؛ چرا که عصمت از امور مخفی است که برای مردم امکان وقوف به آن نیست و اگر امام به وسیله نص و روایت مشخص نگردد، تکلیف مالایطاق [یعنی تکلیف به چیز غیر مقدور و خارج از طاقت انسان ] بر مردم لازم می‎آید [که جایز نیست.]"تذکره ‏453/1.

روایات مورد استناد در این شرط

[از جمله ] روایاتی که می‎توان درباره این شرط به آن استناد نمود روایات زیر است:

1- روایت طولانی عبدالعزیز بن مسلم از امام رضا(ع) که در شرط عصمت قسمت هایی از آن را درج کردیم. در قسمتی از آن آمده است:

".. و (پیامبراکرم (ص" در میان آنان علی (ع) را به عنوان محور و امام برافراشت و هرگز آنچه را امت بدان محتاج بود فرو نگذاشت... پس آن کس که گمان کند خداوند عزوجل دین خود را ناقص گذارده، بی گمان کتاب خدا را انکار نموده و آن کس که کتاب خدا را انکار کند به وی کافر گشته، آیا آنان قدر امامت و جایگاه آن را در میان امت می‎دانند تا جایز باشد خود امام را انتخاب کنند؟

همانا امامت قدرش والاتر، شأنش بزرگتر، جایگاهش بلندتر، کرانه هایش گسترده تر و ژرفایش عمیق تر از آن است که مردم با عقلهایشان بدان دست یابند و یا با آراء خود به آن برسند و یا با اختیار خود امامی انتخاب کنند. امامت را خداوند پس از نبوت به حضرت ابراهیم (ع) ارزانی داشت... و این امامت بعد از پیامبر اسلام فقط در اولاد علی (ع) است تا روز قیامت؛ زیرا بعد از حضرت محمد(ص) پیامبری نخواهد آمد، پس چگونه این ناآگاهان می‎توانند خودشان امام را انتخاب نمایند؟... امام یگانه زمانه خویش است که احدی همطراز او نیست، در علم کسی مثل او نیست، کسی مثل او یا بدل او نتوان یافت، او بدون طلب و تحصیل از ناحیه خداوند وهاب مخصوص به فضل و برتری خاصی است. پس کیست که به کنه او پی ببرد و بتواند چنین کسی را تشخیص داده و انتخاب نماید؟...

و چگونه می‎توان امام را بدون معرفی از جانب خدا توصیف نمود و به کنه او پی برد یا دیگری را به جای او گمارد و از او بی نیاز شد؟

ناوبری کتاب