و در جای دیگر، علی بن یقطین برای درد دل و کسب اجازه به امام مینویسد: "قلب من از کار در کنار سلطان گرفته، فدایت شوم اگر اجازه فرمایید از کنار او فرار کنم."
حضرت در جواب وی مینویسد:
و این کلام امام جعفرصادق (ع) است که به زید شحام میفرماید:
حال [با توجه به وجود این گونه روایات ] باید گفت: آیا اگر کسانی همانند علی بن یقطین که عامل امام در دستگاه خلافت بودند، امکان مییافتند که حکومت ستمگری همانند هارون را سرنگون کرده و خود برای گسترش عدل و دفاع از اولیای خدا [و اجرای نظرات امام معصوم ] به جای آن بنشینند؟ آیا باز چون که معصوم نبودند، حرکتشان صحیح نبود و باید تحت سیطره ستمگران و مفسدانی امثال هارون میماندند تا به صورت پنهانی و در تقیه فقط از برخی اولیاء الله دفاع کنند؟! [آیا در زمان غیبت چون امام معصوم حضور ندارد نباید حکومت اسلامی تشکیل داد؟!] من گمان نمی کنم کسی به چنین معنایی ملتزم گردد.
خلاصه کلام و نتیجه
[آنچه را پیرامون این شرط تا کنون گفته شد میتوان چنین خلاصه نموده و نتیجه گیری کرد:]
با وجود امام معصوم و در صورت امکان دسترسی به وی به طور قطع برای دیگران جامه خلافت به تن کردن و خود را حاکم مسلمانان دانستن جایز نیست، و روایاتی را که پیش از این خوانده شد را به همین صورت مسأله باید حمل نمود.
اما در صورت عدم تمکن از دسترسی به امام معصوم به هر دلیل که باشد -