در اصول کافی نیز از یونس بن یعقوب از امام جعفرصادق (ع) روایت شده که فرمود:
البته این تأیید در صورتی است که مراد از امام در روایت، امام اصلی معصوم باشد؛ و شاید آنچه در حدیث معروف ثقلین آمده که:
نیز دلیل بر بقای عترت ملازم با کتاب تا روز قیامت باشد. پس این روایت از دلایل زنده بودن حضرت حجت امام زمان [عجل الله فرجه ] و بقای آن حضرت تا روز قیامت نیز میباشد [و هرگز دلیل بر لزوم قرشی (سید) بودن خلفا در عصر طولانی غیبت نخواهد بود].
10- در سنن ترمذی آمده: تعدادی از قبیله ربیعه نزد عمروبن عاص بودند، یکی از افراد بکربن وائل به عمرو بن عاص گفت: قریش دست از کارهای خود بردارند یا اینکه خداوند امر خلافت را در میان عموم عربهای غیرقرشی قرار خواهد داد، عمروبن عاص گفت: دروغ گفتی، از پیامبرخدا(ص) شنیدم که میفرمود:
این روایت از چند جهت قابل خدشه است: اولا از جهت سند ضعیف و راوی آن غیر قابل اعتماد است. ثانیا ذکر "رهبر بودن قریش در کارهای ناپسند" و بدیها (چنانچه قبلا گفته شد) دلیل بر این است که روایت به معنی امری و انشایی نیست، پس خبر میباشد و به ناچار آن را باید به گونه ای تأویل کرد، و الادروغ بودن آن آشکار است.
[می توان گفت: منظور روایت، اخبار از ساختار اجتماعی آن زمان است؛ زیرا به طور مسلم افراد شرور و ناشایست قریش برای همه زمانها رهبران افراد بدسیرت نخواهند بود.]
ثالثا این روایت با روایت دیگری که از یار و قرین عمروعاص یعنی معاویه نقل