حصین روایت میکند که گفت: از جده خود شنیدم که میگفت: پیامبراکرم (ص) در حجة الوداع خطبه میخواند و میفرمود:
و نیز روایت دیگری از آن حضرت (ص) آمده:
البته با توجه به اینکه موضوع این شرط در زمانه ما منتفی است و بردگی و بندگی بدان صورت که در گذشته رایج بوده وجود ندارد؛ لذا بحث درباره این شرط را در همین جا پایان میدهیم.
شرط چهارم: قرشیت (سید بودن)
بیشتر کسانی که از علمای سنت در باب امامت و رهبری مطالبی را به رشته تحریر درآورده اند، نظیر: ماوردی، ابی یعلی، نووی، صاحب الفقه علی المذاهب الاربعه و... قرشیت (سید بودن) را به عنوان یک شرط در رهبری به شمار آورده اند. حتی بسیاری از آنان ادعای اجماع و اتفاق بر آن نموده اند. اگر چه در مقدمه ابن خلدون عبارتی بدین گونه آمده است:
"... در مورد شرط پنجم که آن دارا بودن "نسب قرشی است" اختلاف است.مقدمه ابن خلدون 135/، فصل 26 از فصل 3 از کتاب اول.
از نظر ما شیعه امامیه که قائل به نص در امامت ائمه دوازده گانه میباشیم قرشی بودن دوازده امام علیهم السلام - که همه از فرزندان هاشم و از قریش میباشند - قطعی و مسلم است و هیچ تردیدی در آن نیست.
اما در زمان غیبت شرط قرشی بودن برای رهبری دلیلی بر آن نیست و بلکه به نظر ما شرط نبودن آن مسلم و قطعی است، بخصوص اگر قائل شویم که در زمان غیبت فقها از جانب ائمه معصومین - علیهم السلام - برای حکومت و ولایت