صفحه ۱۴

امام (قتال اهل بغی) مطالبی دارند که خلاصه آن چنین است:

"اموری چند برای امام شرط است:

الف - مکلف باشد، زیرا غیر مکلف که دیگران او را سرپرستی می‎کنند چگونه می‎تواند سرپرست امت باشد؟

ب - مسلمان باشد، بدان جهت که مصلحت اسلام و مسلمین را مراعات کند و بتوان به وی اعتماد نموده و به او اتکا کرد.

ج - عادل باشد.

د - آزاد باشد.

ه - مرد باشد، تا مردم از وی حساب برده و بتواند با مردان مراوده و آمیزش داشته باشد.

و - عالم باشد، تا قوانین و احکام را بشناسد و مردم را آموزش دهد.

ز - شجاع باشد، تا بتواند خود در جنگ شرکت نموده و لشکر را تقویت روحی و سازماندهی کند.

ح - در مسائل صاحب نظر بوده و کفایت اداره امور را داشته باشد.

ط - گوش و چشم و زبانش سالم باشد، تا بتواند امور را حل و فصل کند. (اینها شرایطی است که اختلافی در آن نیست و مورد قبول همه است).

ی - اعضای (رئیسه) بدن او سالم باشد، مانند دست و پا و گوش، و این شرط یعنی سلامت اعضای بدن یکی از دو قول است که از شافعی نقل شده است.

یا - از طایفه قریش (سید) باشد، بر اساس حدیثی که می‎فرماید: "الائمة من قریش"بحارالانوار ‏104/25، کتاب الامامة، باب 1 از ابواب علامات الامام، حدیث 1- پیشوایان از قریش هستند. و این بارزترین دو نظر شافعی است، و جوینی با این شرط مخالفت کرده است.

یب - به نظر شیعه باید امام معصوم باشد، زیرا فلسفه لزوم امامت و لزوم نصب امام همانا وجود خطا و لغزشها در بین مردم است که قهرا موجب تنازع و درگیری و نهایتا اختلال نظام جامعه می‎گردد. از این رو باید بر حسب ضرورت امام از خطا و لغزش معصوم باشد تا بتواند جلو لغزشها را بگیرد.

یج - از سوی خداوند تبارک و تعالی یا از سوی پیامبراکرم (ص) یا از سوی کسی

ناوبری کتاب