صفحه ۱۳۴

در مورد اجماع عنوان شده در کلام فوق پیش از این در مسأله اعتبار "مرد بودن" گفتیم که اجماعی برای ما حجت است که مسأله در کتابهایی نظیر مقنعه و نهایه و کتابهای صدوقین که مسائل اصولی منقول از معصومین (ع) را نقل می‎کنند مطرح گردیده باشد، و چنین مسأله ای اصلا در این گونه کتب ذکر نشده. بنابراین، اجماع در این گونه مسائل حجت نیست. البته به فحوی می‎توان استدلال نمود.

دلایل کسانی که این شرط را مورد خدشه قرار داده اند

کسانی که معقتدند این شرط جزء شرایط رهبری نیست ممکن است به سه دلیل تمسک کنند:

1- عمومات و اطلاقات اولیه، [بدین صورت که عمومات و اطلاقات اولیه که شرایط رهبری را ذکر نموده متعرض این شرط نشده است ] البته در صورتی که چنین عمومات و اطلاقاتی ثابت گردد.

2- سیره عقلا، بدین صورت که در نظر آنان رهبر باید قدرت اداره جامعه را داشته باشد.

[دیگر چه لزومی دارد دقت شود که آیا پدر او کیست ؟ و چگونه به دنیا آمده است ؟].

3- امارت و حکومت افرادی همانند زیادبن ابیه که از طرف حضرت علی (ع) به حکومت فارس گماشته شده بود با اینکه پدر زیاد مشخص نبود، و معاویه وی را به ابوسفیان ملحق کرد.

پاسخ به دلایل فوق

اما این دلایل را می‎توان این گونه پاسخ داد:

پاسخ دلیل اول: اگر بر فرض چنین اطلاقات و عموماتی وجود داشته باشد پس از اثبات اینکه این شرط جزء شرایط رهبری است، آن عمومات و اطلاقات تخصیص می‎خورد؛ چنانکه دلایلی بر اثبات این شرط وجود دارد که به ذکر آنها خواهیم پرداخت.

ناوبری کتاب