و از امام احمد حنبل کلماتی نقل شده که مقتضای آن اسقاط اعتبار عدالت و علم و افضلیت در رهبری است. در روایتی که عبدوس بن مالک القطان از او نقل نموده چنین آمده است:
"اگر امیر و فرماندهی به شرب خمر معروف گشته و در بیت المال مسلمین نیز خیانت میکند، باز باید همراه وی با دشمن جنگید؛ چرا که گناه اعمال زشت وی با خود اوست."فان کان امیرایعرف بشرب المسکر و الغلول یغزومعه، انما ذاک له فی نفسه. (الاحکام السلطانیه 20/)
درباره نقل قولی که در کلام فوق از احمد حنبل شده نکته قابل توجهی هست و آن اینکه بر اساس مقتضای گفته احمد حنبل، اگر کسی بر امام حقی شورش نموده در مرحله اول بر مسلمانان واجب است که با وی به جنگ و ستیز برخیزند و او را از بین ببرند؛ اما در صورتی که آن شورشگر بر امام غلبه نموده و پیروز شد خود همان شورشگر، امام واجب الاطاعه میگردد و دفاع از وی و تسلیم شدن در برابر او بر مسلمانان واجب میشود، هر چند فاسق ترین فاسقها و سرکش ترین ستمگران باشد. و این به راستی فتوای بسیار عجیب و شگفتی است.به نظر میرسد این شیوه تفکر همان تفکر ابوهریره است که قبلا نیز روایتی به این مضمون از او خواندیم و همان تفکر عبدالله عمر است که پس از قیام عبدالله مطیع در مدینه به وی انتقاد میکند که چرا علیه یزید بن معاویه که خلیفه مسلمین بوده قیام کرده، و ما در بحث آینده درباره تفکر عبدالله عمر و این جریان تاریخی مطالبی خواهیم داشت. البته متناسب با این شیوه تفکر روایاتی در کتب سنت وجود دارد و از شافعی هم فتوایی نقل شده است. (از افاضات معظم له در درس)
5- کلام علامه حلی در تذکره
مرحوم علامه حلی در کتاب تذکره ضمن مبحث لزوم مبارزه با شورشگران علیه