نظیر همین روایت در فروع کافی کافی 39/5 کتاب الجهاد، باب ماکان یوصی امیرالمؤمنین (ع) به عند القتال، حدیث 4. در روایتی از مالک بن اعین با کمی تفاوت آمده است.
9- باز امیرالمؤمنین (ع) پس از جریان جنگ جمل در خطبه ای میفرماید:
ما پیش از این گفتیم که زن و مرد در طبیعت خویش با یکدیگر متفاوتند، زن انسانی است که ظرافت و احساس و عواطف بر وی غلبه دارد، بر عکس مرد که خشونت و تعقل و تفکر در او بیشتر است و نظام وجود به هر دو به شدت نیازمند است.
زن و مرد در نظام وجود همانند اعضای بدن یک انسان میباشند که هر عضوی وظیفه مخصوص به خود را انجام میدهد و ناتوانی یک عضو بر انجام وظایف عضو دیگر برای وی نقص نیست. از باب نمونه، چشم لطیف تر از پا و پا خشن تر از چشم است، اما نه لطافت نقصی برای چشم است و نه خشونت نقصی برای پا؛ و همین ویژگی طبیعی،حکمت عدم مشورت و اطاعت از زنان است، چرا که جوشش احساس در آنها سرشار است و به همین جهت نمی توان به رأی آنان اعتماد نمود، و اگر احساس بکنند که مرد به آنان اعتماد نموده و به رأی آنان ترتیب اثر میدهد طمع بر آنان غالب شده و بر مرد و خرد او تسلط مییابند و در نتیجه تدبیر و عاقبت اندیشی جای خود را به تصمیمهای احساسی و عاطفی میدهد و اساس خانواده و اجتماع فرو میپاشد.البته این نکته را همواره باید توجه داشت که نهی از مشورت با زنان فلسفه ای دارد و آن احساسی و عاطفی برخورد کردن آنان با مسائل است، و در مسائل سیاسی اجتماعی جامعه شایسته نیست احساسی و عاطفی برخورد شود، اما در مسائل خصوصی و خانوادگی باید نظر آنان را نیز در نظر گرفت و به آنان شخصیت داد؛ و اصولا بین زن و مرد احترام متقابل است و در مسائل مربوط به زنان چه بسا نظر آنان صائب تر و درست تر باشد. (از افاضات معظم له در درس).