در این حدیث، عبارت "لا تولی القضا" محتمل است به معنی مصدری باشد، یعنی بر زنان نیست به عهده گرفتن قضاوت، که در این صورت سیاق کلام نفی است و عطف به جمله های قبلی است و به معنی نفی وجوب و استحباب مؤکد است و منافاتی با صحت آن در صورت به عهده گرفتن قضاوت ندارد؛ و محتمل است که فعل باشد با صیغه نفی به معنی نهی، که در این صورت ظهور در شرط وصفی بودن "مرد بودن" دارد و به قرینه مابعد آن [که نهی از مشورت با زنان است ] و آنچه در روایت قبلی گذشت، این احتمال صحیح تر بوده و به نظر میرسد که هر دو یک روایت باشند [که از دو طریق نقل شده اند.]
4- امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه میفرماید:
در متن عربی کلام امام (ع) "الماحل" کسی است که برای خودشیرینی از دیگران سعایت میکند. واژه "لا یظرف" یعنی ظریف شمرده نمی شود، و "لایضعف" یعنی ناتوان به حساب نمی آید، و کلمه "استطاله" به معنی تفوق و برتری است، و مراد به "امارت صبیان" یعنی حاکمیت افراد کم سن و سال که دارای تجربه و کفایت لازم نیستند یا حاکمیت کسی که عقل او کودکانه است اگرچه سن و سالی از او گذشته باشد، و هنگامی که مشورت در امر حکومت با زنان مورد مذمت است واگذاردن همه امور حکومتی از بنیان به آنان به طریق اولی مورد نکوهش میباشد.