صفحه ۱۲۱

و در کنزالعمال آمده: "لا یقدس الله امة قادتهم امراءة ."کنزالعمال ‏40/6، کتاب الامارة، باب 1، حدیث 14763. در هر صورت این حدیث از روایتهای مشهور است، گرچه در الفاظ آن اندکی اختلاف می‎باشد و شاید بتوان ضعف سند آن را با شهرتش جبران کرد، و دلالت آن بر مسأله واضح و آشکار است.

2- مرحوم صدوق در خصال به سند خویش از جابر بن یزید جعفی روایت نموده که گفت: از ابوجعفر امام محمدباقر(ع) شنیدم که فرمود:

"بر زنان نیست نه اذان و نه اقامه و نه جمعه و جماعت و نه عیادت مریض و نه تشییع جنازه و نه لبیک گفتن با صدای بلند [در حج ] و نه هروله دویدن بین صفا و مروه و نه دست مالیدن به حجرالاسود و نه ورود به کعبه و نه سرتراشیدن بجز قیچی کردن مقداری از مو. زن به عهده نمی گیرد [یا نباید به عهده بگیرد] قضاوت را، و عهده دار نمی گردد [یا نباید عهده دار گردد] حکومت را، وی مورد مشورت قرار نمی گیرد و ذبح نمی کند مگر در شرایط اضطراری."لیس علی النساء اذان و لا اقامة و لا جمعة و لا جماعة و لا عیادة المریض و لا اتباع الجنائز و لااجهار بالتلبیة و لا الهرولة بین الصفا و المروة و لا استلام الحجر الاسود و لا دخول الکعبة و لا الحلق انما یقصرن من شعورهن، و لا تولی امراءة القضاء و لا تولی الامارة و لا تستشار و لا تذبح الامن اضطرار. (خصال 585/، ابواب السبعین و مافوقه، حدیث 12).

در کتاب وسایل الشیعه نیز همین مضمون با کمی تفاوت (ولاتلی الامارة) آمده است.وسایل الشیعه ‏162/14، ابواب مقدمات النکاح، باب 23، حدیث 1.

آنچه از ظاهر این کلمات و عبارتها استفاده می‎گردد این است که مرد بودن در قضاوت و حکومت شرط وصفی است نه تکلیفی فقط، و به همین جهت بر خلاف فقرات قبلی که ظاهرش نفی وجوب و استحباب مؤکد است در مورد تولی زن با صیغه نفی که از آن نهی اراده شده آمده - و لا تولی المراءة القضاء و... زن نباید قضاوت و حکومت را به عهده بگیرد - و ظاهر این عبارت حرمت و فساد تولی زن است، مگر اینکه با دلایل دیگر خلاف آن ثابت شود.

3- در اواخر کتاب الفقیه از حماد بن عمرو، و انس بن محمد از پدر خویش از امام جعفرصادق از پدران خویش (ع) از پیامبراکرم (ص) روایت نموده که آن حضرت در وصیت خویش به علی (ع) فرمود:

ناوبری کتاب