صفحه ۱۱۸

جواز آن مطلقا) اقتضای عدم جواز حاکم بودن زن بر سایر زنان را دارد،

در پاسخ باید گفت: در اجماع مرکب قول به عدم فصل لازم است نه عدم قول به فصل.در توضیح این مطلب باید گفت: یک عده به طور کلی می‎گفتند زن نمی تواند حاکمیت داشته باشد، قول دیگر این بود که زن می‎تواند به طور کلی حاکمیت داشته باشد، در ارتباط با نفی قول سوم که حاکمیت زن فقط بر زنان است اجماع مرکب صادق نیست بدین گونه که هر دو قول بر نفی آن اتفاق داشته باشند، به تعبیر دیگر قول به عدم فصل نیست بلکه هر دو قول متعرض قول سوم نشده اند و در واقع عدم قول به فصل است که در نتیجه با آن اجماع مرکب منعقد نمی گردد و فاقد ارزش است. (از افاضات معظم له در درس). [یعنی باید طرفداران دو قول اتفاق داشته باشند و بر نفی قول سوم نه اینکه فقط متعرض آن نشده باشند، صرف عدم تعرض کافی نیست بلکه باید متعرض نفی قول سوم شده باشند.]

2- و لهن مثل الذی علیهن بالمعروف و للرجال علیهن درجة و الله عزیز حکیم بقره (2)228/. و زنان را بر شوهران حقوق مشروعی است چنانچه شوهران را بر زنان، لکن مردان را بر زنان افزونی و برتری است؛ و خداوند دارای عزت و حکمت است.

برای برتری مردان بر زنان به این آیه نیز استدلال شده، اما تمام آنچه درباره آیه قبلی گفته شد در اینجا نیز مطرح است، علاوه بر اینکه ظهور این آیه در روابط خانواده و برتری شوهر بر همسر خویش قوی تر و روشن تر است. پس بر این اساس، مراد آیه این است که هر یک از زوجین حقوقی بر گردن یکدیگر دارند؛ اما مرد یک درجه و پایه بالاتر از همسر خویش است و آن جواز تأدیب همسر در صورت نافرمانی از شوهر و ناشزه بودن اوست و نیز طلاق که به دست وی قرار داده شده است.

3- او من ینشؤ فی الحلیة و هو فی الخصام غیر مبین زخرف (43)18/. آیا آن کس که درزیور و زینت پرورش یافته و در مخاصمه غیر آشکار است (را فرزند خداوند قرار می‎دهند؟).

در این آیه خداوند متعال درصدد انکار بر مشرکین، که فرشتگان را دختران خدا و پسران را فرزندان خویش می‎پنداشتند می‎باشد، و ضمن آن طبیعت زن را که موجودی ظریف است و به زیور و زینت تمایل شدید دارد و نیز در مخاصمه و نزاع از توان کمتری برخوردار است بیان نموده است.

ناوبری کتاب