صفحه ۱۱۵

پس گویا از صیغه مبالغه "قوام" در اینجا کسی اراده شده که خود روی پای خود ایستاده و قوام و قیام دیگران نیز به وی وابسته باشد، به گونه ای که شدت قیام موجب سریان به دیگران شده باشد؛ همانند صیغه مبالغه "طهور" که مراد از آن چیزی است که خود در ذات خویش پاک است و پاک کننده چیزهای دیگر نیز می‎باشد.

نکته دیگر اینکه ظاهرا مراد از فضیلتی که خداوند در این آیه برای مردان قرار داده (فضل الله...) بیان فضیلت تشریعی مردان نیست بلکه مراد بیان فضیلت تکوینی مرد است که در طبیعت وی نهاده شده، یعنی همان قدرت تعقل و تدبیر که در مردان بیشتر است؛ و علت دوم [یعنی جمله: و بدان جهت که مردان از اموال خود بر زنان خود انفاق می‎کنند] نیز از شؤون و فروع علت اول می‎باشد؛ زیرا قدرت عقلی و تدبیر او باعث گردیده که اختیار مال و خرج کردن آن به دست مرد قرار داده شود. چنانچه این معنی آشکار است.

سلطه مردان بر عموم زنان یا بر همسران خویش ؟

نکته مهم دیگری که در این آیه باید روی آن درنگ نمود این است که آیا مفهوم و مراد آیه شریفه سلطه عموم مردان بر زنان است و یا اینکه فقط سلطه مرد بر همسر خویش ؟ دو نظر در آن محتمل است. البته مخفی نماند که استدلال به این آیه در اینجا مبتنی بر نظر اول است اما شأن نزول آیه (که از مجمع البیان خوانده شد) نظر دوم را تأیید می‎کند. لکن برخی از بزرگان استفاده عموم از آن کرده اند، که به نقل نظرات مختلف در این زمینه می‎پردازیم:

در مجمع البحرین ذیل آیه فوق آمده است:

"سلطه مردان بر زنان در آیه سلطه سیاسی و حکومتی است به دو دلیل: یکی به عنوان موهبتی الهی، یعنی خداوند سبحان در نظام تکوین عموم مردان را بر زنان در جهات مختلف از جمله کمال عقل، حسن تدبیر، توان بیشتر در انجام کارهای خیر و اطاعت برتری بخشیده، و به همین جهت پیامبری و امامت و ولایت و اقامه شعایر و جهاد و پذیرش شهادت و زیادت در ارث و... را از برای آنان قرار داده است؛ دیگری اکتسابی است، زیرا آنان (مردان) هستند که عملا مهریه و نفقه همسران خویش را می‎پردازند با اینکه فایده ازدواج به صورت مشترک برای هر دو می‎باشد [که در قسمت دوم آیه بدان اشاره شده است ].مجمع البحرین 486/.

ناوبری کتاب