جامعه گردند، و مسلم است که اگر خداوند سبحان زن و مرد را از جهت جسم و غرایز و خصوصیات روحی همسان و همانند هم خلق مینمود، هر یک خود را موجودی مستقل و بی نیاز از یک دیگری احساس میکرد و از همان ابتدا اساس خانواده که اساس جامعه است تشکیل نمی گردید.
موارد تفاوت بین زن و مرد بسیار زیاد است که در اینجا به نمونه هایی از آن اشاره میکنیم:
زن مظهر مهربانی و عاطفه است و مرد مظهر عقل و تدبیر - و نظام خانواده به هر دو نیازمند است - زن غالبا در جسم و روح و صدا ظریف است، و مرد خشن. زن مانند شاخه ظریف گل است،و مرد همانند درخت بیابانی. زن غالبا به آرامش و سکون و دوری از کار و سر و صدا متمایل است، و مرد به انجام کارهای سخت و پرتحرک و رزم. در مرد غوغاگری و شدت غلبه دارد، و در زن رقت قلب و انفعال. در مرد بی باکی بیشتر است، و در زن ترس. زن زودتر بالغ میشود و زودتر قدرت تولید مثل را از دست میدهد، و مرد دیرتر. زن به زیور و زینت و نوگرایی تمایل دارد به خلاف مرد. زن از مرد انتظار حماسه و شجاعت و قدرت دارد، و مرد از زن انتظار زیبایی و کمال. زن به فن و ادب متمایل تر است، و مرد به علوم استدلالی و تفکر. در زن جوشش بیشتر است، و در مرد صبر و کتمان سختی ها. زن به تربیت فرزند و نظافت و اداره منزل علاقه مند است، و مرد به تلاش و کار در خارج منزل. مرد در فکر تسخیر جهان است، و زن درصدد تسخیر مرد. مرد سعادت خود را در مال و مقام و شهرت مییابد، و زن در جلب توجه مرد به خویش و..
روحیه های زن و مرد در بعضی موارد آن گونه متفاوت است که گاهی یک صفت در یکی از آنها باعث کمال فضیلت است و در دیگری زشت و ناپسند.
از امیرالمؤمنین (ع) روایت شده که فرمود:
علاوه بر اختلافات زن و مرد در روحیه و خصال نفسانی، دانشمندان اختلاف