اصیل است؛ و اینکه او متصف به اخلاق پسندیده و خصلت های نیکی همانند شجاعت، عفت و حسن تدبیر است؛ و اینکه وی به شریعت اسلامی آگاه و داناست، به گونه ای که کسی در این زمینه از او داناتر نیست؛ و باید این تأیید و روشنگری به گونه ای باشد که در میان جامعه اعلان گردد و آشکارا و علنی شود به طوری که عموم مردم بر خلافت او متفق گردند.در تعبیر شیخ الرئیس کلمه "یصححون علانیة" که به معنی "تصحیح کردن و جا انداختن علنی" است آمده، و این میرساند که نباید تعیین رهبری در اتاقهای دربسته انجام گرفته و خاتمه یابد و فضایل رهبر را فقط یک عده معدود بدانند، بلکه باید برای عموم مردم ویژگیهای رهبر تبیین شود و مردم نیز بر اساس شناخت از رهبری اطاعت کنند. (از افاضات معظم له در درس) و باید صاحب شریعت چنین بیانی را برای مردم بازگو کند که اگر آنان به خاطر اطاعت از هواهای نفسانی و امیال دنیایی در خلافت خلیفه وی دچار اختلاف و تفرقه گردیده و یا اطراف کسی که استحقاق نداشت و فضایل فوق را دارا نبود اجتماع نمودند، به خداوند کافر شده اند. و اما تعیین خلیفه به وسیله نص و تصریح بنیانگذار اساس، به راه صواب نزدیکتر است؛ چرا که آن به اختلاف و نزاع و تجزیه کشیده نخواهد شد."الهیات شفا، فصل امامت / 451 افست کتابخانه آیت الله العظمی نجفی از چاپ قاهره (چاپ دیگر / 563 - 564)
2- کلام فارابی
معلم ثانی، ابونصر فارابی در ارتباط با عالیترین مقام که سرپرستی اداره امور حکومت را به عهده میگیرد این گونه پیشنهاد میکند:
"این مقام باید فقط توسط یک شخص باشد و به هیچ وجه کسی بر وی ریاست و حاکمیت نداشته باشد".
فارابی چنین شخصی را "رئیس اول مدینه فاضله و رئیس تمام قسمت آباد زمین" مینامد، و صفات و ویژگیهایی را برای وی ذکر میکند که اجمالا از این قرار است:
"چنین شخصی باید حکیم، قوی، بااراده، خوش فهم، خوش حافظه، باهوش، خوش بیان، دانش دوست - به نحوی که مشکلات سر راه آن را تحمل کند - غیر زیاده رو در لذات و شهوات بدنی، دوستدار صدق و راستگویی، کریم النفس، عادل - به گونه ای که انصاف و عدالت را در مورد خود و خانواده اش نیز رعایت کند - شجاع و پیشتاز باشد."