سکونت در قم آزاد نماید؟ و بالنتیجه حوزه علمیه قم را تضعیف و عملا منحل سازد! با استناد به مطلب فوق و خلافکاریهای دیگری که در موقع خود ذکر میشود، پس از اظهار تاسف از رویه سازمان امنیت و دولت صریحا اعلام میداریم که دولت هرگونه آزادی قلم و بیان را از بین برده، نمی خواهد در قلمرو حکومتش کسی از حق آزادی سخن گوید. دولت میخواهد جامعه روحانیت را که مسئول امر به معروف و نهی از منکر و ارشاد مردم و دفاع از اسلام و حقوق مسلمین و حفظ مصالح جامعه اسلامی است، از وظیفه خطیر الهی خود ممنوع سازد، درحالی که این ممنوعیت و فشار با روح اسلام و قانون اساسی کشور مخالفت دارد.
دولت در این راه کار را به جایی رسانیده که اگر مبلغ یا گوینده اسلامی کوچکترین اشاره نسبت به مفاسد اخلاقی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم مینماید، مورد تعقیب و بازداشت مامورین قرار میگیرد و در مقابل با روش مرموزی بتدریج روح دینی را در مردم تضعیف نموده و اخلاق اسلامی را از جامعه سلب مینماید.
ممنوعیت هرگونه انتقاد صحیح، آزاد گذاشتن هرگونه فعالیتهای ضد دینی و ضد اخلاقی، وضع کثیف مطبوعات، سینماها، کاباره ها و سایر اماکن فساد، توسعه بلای خانمان سوز و دین برانداز فقر و بیکاری، تصویب قوانین و اعمالی که نتیجه آن تضییع حقوق سیاسی و اقتصادی ملت مسلمان ایران است، دلیل زنده بر این مدعاست. بالاتر از این میتوان ادعا کرد که اساس دین و مذهب در این کشور در معرض خطر است، چون که دین و مذهب زمانی رسمیت دارد که تشکیلات جامعه بر اساس آن دور زند، و با آنکه دولتها عملا نظام اجتماعی ایران را بر مبنای قوانین نجات بخش اسلام قرار نداده رسما نیز سعی میشود که اسمی از اسلام در لوایح مصوبه نباشد؛ چنانچه در مورد قانون جدید استخدام، شرطیت "مطلق دین " و در آگهی استخدامی ارتش شرط تدین به اسلام حذف شده است.
آیا عملیات چند سال اخیر از حبس، زجر، شکنجه و تبعید نسبت به جامعه روحانیت و سایر مردم آزاده مسلمان، و جریان مدرسه فیضیه، صحن مطهر قم نشانه ای از اهداف ضد ملی و ضد اسلامی دولتها نیست ؟ آیا حبس و تبعید یکی از مراجع تقلید شیعه و ممنوعیت فروش رساله ایشان را به چه چیز میتوان تعبیر کرد؟ آیا آزادی غیر محدود بعضی از اقلیتهای جاسوسی و عوامل صهیونیسم و شرکت دادن آنها در امور