صفحه ۸۴۳

سکونت در قم آزاد نماید؟ و بالنتیجه حوزه علمیه قم را تضعیف و عملا منحل سازد! با استناد به مطلب فوق و خلافکاریهای دیگری که در موقع خود ذکر می‎شود، پس از اظهار تاسف از رویه سازمان امنیت و دولت صریحا اعلام می‎داریم که دولت هرگونه آزادی قلم و بیان را از بین برده، نمی خواهد در قلمرو حکومتش کسی از حق آزادی سخن گوید. دولت می‎خواهد جامعه روحانیت را که مسئول امر به معروف و نهی از منکر و ارشاد مردم و دفاع از اسلام و حقوق مسلمین و حفظ مصالح جامعه اسلامی است، از وظیفه خطیر الهی خود ممنوع سازد، درحالی که این ممنوعیت و فشار با روح اسلام و قانون اساسی کشور مخالفت دارد.

دولت در این راه کار را به جایی رسانیده که اگر مبلغ یا گوینده اسلامی کوچکترین اشاره نسبت به مفاسد اخلاقی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم می‎نماید، مورد تعقیب و بازداشت مامورین قرار می‎گیرد و در مقابل با روش مرموزی بتدریج روح دینی را در مردم تضعیف نموده و اخلاق اسلامی را از جامعه سلب می‎نماید.

ممنوعیت هرگونه انتقاد صحیح، آزاد گذاشتن هرگونه فعالیتهای ضد دینی و ضد اخلاقی، وضع کثیف مطبوعات، سینماها، کاباره ها و سایر اماکن فساد، توسعه بلای خانمان سوز و دین برانداز فقر و بیکاری، تصویب قوانین و اعمالی که نتیجه آن تضییع حقوق سیاسی و اقتصادی ملت مسلمان ایران است، دلیل زنده بر این مدعاست. بالاتر از این می‎توان ادعا کرد که اساس دین و مذهب در این کشور در معرض خطر است، چون که دین و مذهب زمانی رسمیت دارد که تشکیلات جامعه بر اساس آن دور زند، و با آنکه دولتها عملا نظام اجتماعی ایران را بر مبنای قوانین نجات بخش اسلام قرار نداده رسما نیز سعی می‎شود که اسمی از اسلام در لوایح مصوبه نباشد؛ چنانچه در مورد قانون جدید استخدام، شرطیت "مطلق دین " و در آگهی استخدامی ارتش شرط تدین به اسلام حذف شده است.

آیا عملیات چند سال اخیر از حبس، زجر، شکنجه و تبعید نسبت به جامعه روحانیت و سایر مردم آزاده مسلمان، و جریان مدرسه فیضیه، صحن مطهر قم نشانه ای از اهداف ضد ملی و ضد اسلامی دولتها نیست ؟ آیا حبس و تبعید یکی از مراجع تقلید شیعه و ممنوعیت فروش رساله ایشان را به چه چیز می‎توان تعبیر کرد؟ آیا آزادی غیر محدود بعضی از اقلیتهای جاسوسی و عوامل صهیونیسم و شرکت دادن آنها در امور

ناوبری کتاب