معرفی کرده و در معرض افکار جهانیان قرار میدهد.
آن روز که نابغه شرق سید جمال الدین اسدآبادی برای گسستن زنجیرهای استعمار و مبارزه با خودکامگی و استبداد قد علم کرد و لوای آزادیخواهی برافراشت، زمامداران آن روز تصور میکردند با تهمتهای ناروا، تحریف حقایق و تبعید آن مجاهد رشید میتوانند تاریخ را مسخ نموده و افکار نسلهای آینده را منحرف سازند؛ ولی اکنون بر خلاف تصور آنها تاریخ قضاوت میکند که هیئت حاکمه آن روز ایران با سرپیچی از راهنماییهای آن بزرگ مرد، ملت ایران را از سعادت و سیادتی که به آنها رو آورده بود محروم نموده و با تبعید او رشد و ترقی را از آسیا به جانب آفریقا سوق داد.
تاریخ دائما گذشته ها را به صورت نوینی تجدید میکند. امروز همان بزرگ مرجع شیعه و همان نابغه شرق هر دو در شخصیت حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی متمثل شده؛ و تاریخ همان آزادیخواهی، همان مبارزه با استعمار و استبداد، همان تبعید و همان محرومیت ملت ایران را به صورت تازه منعکس میسازد؛ با این تفاوت که مردم امروز ایران در تشخیص حقایق از خرافات و تمیز خادم از خائن دقیقتر، و در برابر افکار متضاد بهتر از عهده قضاوت برمی آیند. (امروز هیئت حاکمه ایران هر گونه آزادیخواهی، هرگونه شکوه از فقر و بیچارگی و بالاخره هر گونه مبارزه با عوامل فساد و ایادی استعماری را با تهدید، ارعاب، حبس، شکنجه، تبعید و اعدام پاسخ میدهد و دائما کوشش میکند نفسها را در سینه ها خفه سازد و خفقان را بیشتر گسترش دهد.) روزی نمی گذرد که خبر تازه موحشی به گوش نخورد و ناراحتی جدیدی به سراغ مردم نیاید.
درهای زندانها و شکنجه گاهها به روی مردم باز است؛ محاکم در بسته نظامی، بی حساب به حسابها رسیدگی میکند؛ ملت از جریان روزمره مملکت به هیچ وجه اطلاعی ندارد؛ بر خلاف خواست سازمانهای پلیسی چیزی در روزنامه ها منعکس نمی شود؛ دسته دسته مردم رشید به اعدام و تبعید و حبسهای طویل المدت محکوم میشوند و ملت از جریان محاکمه آنان خبری پیدا نمی کند.
هنوز حبسهای دسته جمعی، اعدام، شکنجه، آزار روحانیون و مردم متدین پایان نیافته که خبر ناراحت کننده تازه ای افکار را به خود مشغول نموده و خانواده هایی را تحت ناراحتی قرار داده است. شایع است که به تازگی متجاوز از صدنفر دانشجو، کسبه و روحانی را در ظرف یکی دو روز به جرم شرکت در جلسات دینی گرفته اند