صفحه ۱۵۹۸

مواجه است - حوزه هاي ديني و علمي با وضع فعلي در معرض سقوط قرار گرفته، و هر كس ساكت و بي تفاوت باشد بايد در روز قيامت پاسخ گوي سكوت خود باشد. اينجانب از ابتداي شروع انقلاب اسلامي در سال 42 همواره آسايش و آرامش خود و خانواده و حتي جان خود را در معرض تهاجم از خدا بي خبران قرار داده ام و فرزند عزيزم شهيد محمد منتظري در همين راه توسط منافقين كوردل به شهادت رسيد، هم اكنون نيز از هرگونه جان فشاني در راه اسلام و انقلاب و كشور دريغ ندارم.

جاي تعجب است كه بعضي از آقايان محترم به من اظهار مي‎كردند با اينكه گفته هاي شما حق بوده ولي در شرايط فعلي و دعوت از سران كشورهاي اسلامي خوب بود شما صحبت نمي كرديد، غافل از اينكه صحبت من به جايي ضرر نمي زد، آنچه در شرايط فعلي صلاح نبود و صددرصد به ضرر بود حمله وحشيانه و غارت با سر و صدا و زمينه سازي براي تبليغات راديوهاي بيگانه بود، كه قهرا مي‎فهماند كشور ما از نظر امنيت نامساعد است، و من به سهم خود ضمن تشكر از كساني كه دعوت دولت جمهوري اسلامي ايران را پذيرفته اند از رياست محترم جمهوري اسلامي سئوال مي‎كنم كه آيا جنابعالي توان حفظ امنيت آنان را در برابر حمله احتمالي مهاجمين داريد؟ اگر نداريد پس با چه جراتي از آنان دعوت نموده ايد؟ و اگر توان آن را داريد پس چرا براي حفظ امنيت مراكز فرهنگي و دانشگاهها و حوزه هاي علميه و جاهاي ديگر كاري جدي انجام نمي دهيد و از اين بي نظميها جلوگيري نمي كنيد؟

در خاتمه متذكر مي‎گردد كه آقايان با شعار "مرگ بر ضد ولايت فقيه " دست به همه خرابكاريها مي‎زنند، در صورتي كه من از بنيانگذاران ولايت فقيه مي‎باشم و در اين موضوع چهار جلد كتاب مفصل از من چاپ شده، آقايان عنوان كلي ولايت فقيه را با شخص مخلوط مي‎كنند. من اگر كسي را واجد شرايط ندانم اين امر به معناي ضديت با كلي ولايت فقيه نيست. چه كنيم كه كار دست بچه هاي بي سواد و بي منطق افتاده، و بالاخره قلم اينجا رسيد و سر بشكست.

اللهم انا نشكو اليك فقد نبينا(ص) و غيبه ولينا و كثره عدونا و قله عددنا و شده الفتن بنا و تظاهر الزمان علينا...

من آنچه شرط بلاغ است با تو مي‎گويم
تو خواه از سخنم پندگير و خواه ملال
والسلام علي جميع اخواننا المسلمين و رحمه الله و بركاته
‏1376/8/28 - قم، حسينعلي منتظري
"پايان "

ناوبری کتاب