آقایان تا چیزی میشود به ما میگویند "ضد ولایت فقیه " ضد ولایت فقیه ! خدا پدرت را بیامرزد، اصلا ولایت فقیه را ما گفتیم، ما علم کردیم، ما کتاب درباره اش نوشتیم، حالا ما شدیم ضد ولایت فقیه ؟! یک عده بچه که اصلا وقتی که ما بودیم و این کارها را میکردیم اصلا نطفه شان هم منعقد نشده بود، حالا راه میافتند: ضد ولایت فقیه ! خجالت بکشید؛ این چه کارهایی است ؟! !
ولایت فقیه مثل ولایت امیرالمومنین (ع) باید نظارت بر کشور داشته باشد، نظارت بر احزاب داشته باشد، نظارت بر دولت داشته باشد؛ اما نه اینکه در همه جا دخالت کند، در جمهوری اسلامی دولت باید مستقل باشد؛ یعنی دولتی که بتواند کار بکند. من یکی از اشکالاتم به آقای رئیس جمهور آقای خاتمی واقعا این است، من پیغام هم دادم نمی دانم به ایشان گفته اند یا نه، البته ایشان با من ارتباطی ندارند، اما من اول که انتخاب شدند برایشان پیام دادم، بعد هم به ایشان پیام (شفاهی) دادم که این طور که پیش میروید نمی توانید کار کنید؛ یک نفر رئیس دولت اگر وزرایش، استاندارهایش، با او هماهنگ نباشند یک قدم نمی تواند بردارد؛ من پیغام دادم که من اگر جای شما بودم میرفتم پیش رهبر میگفتم: شما مقامت محفوظ، احترامت محفوظ، ولی 22 میلیون مردم به من رای دادند، به من هم که رای دادند این 22 میلیون همه میدانستند که رهبر کشور به کسی دیگر نظر دارد. دفترشان و خودشان و همه شخص دیگری را تایید میکردند؛ 22 میلیون آمدند به ایشان رای دادند؛ معنایش این است که ما آن تشکیلات را قبول نداریم. رای این 22 میلیون معنایش این است که ما آن را که شما میگویید قبول نداریم، ایشان قاعده اش این بود میرفت پیش مقام رهبری میگفت شما احترامت محفوظ، 22 میلیون به من رای دادند، از من انتظارات دارند و اگر بنا بشود که بخواهید در وزرای من، در استاندارهای من دخالت بکنید، افرادی را به من تحمیل کنید من نمی توانم کار بکنم؛ بنابر این من ضمن تشکر از مردم استعفا میدهم، به مردم میگویم: ایها الناس میخواهند در کار من دخالت کنند. قاعده این بود که به این صورت عمل نماید.
مردم از وزرا هم انتظارات دیگری داشتند. من برای آقای دری هم که وزیر اطلاعات