آنها میدهند، میروند یک شعاری میدهند، جو را به هم میزنند، یک هیاهو راه میاندازند، بعد هم غیب میشوند؛ این که حزب الله نیست. " حزب الله " آن است که روی مبنا متشکل بشوند، مجتمع باشند، یکی باشند و جامعه را زیر نظر بگیرند. تا جامعه به طرف خیر برود؛ معروف را در جامعه بسط بدهند، جلوی منکر را بگیرند. و این وظیفه است؛ این را خدا در سوره تو به و سوره های دیگر واجب کرده است.
علی (ع) وقتی که میخواهند از دنیا بروند در نامه 47 نهج البلاغه - که وصیتنامه امیرالمومنین هست - میفرمایند: حسن (ع) و حسین (ع) را و هر کسی را که نامه من به او برسد وصیت میکنم به "تقوی الله و نظم امرکم..." تا به اینجا میرسد: "لاتترکوا الامر بالمعروف والنهی عن المنکر": امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید؛ خوب اگر ترک کنیم چه میشود؟ "فیولی علیکم شرارکم ثم تدعون فلایستجاب لکم "، اگر ترک کنیم چه میشود ؟ اثر طبیعیش این است: ملت مسلمان، شیعه علاقه مند که متشتت شد، متفرق شد، هر کس رفت سراغ کار خودش و نسبت به اموری که در جامعه میگذرد بی تفاوت شد، طبعا نتیجه اش این میشود که از این صحنه خالی بدان سوء استفاده میکنند؛ پستها، مقامها، تشکیلات، امتیازات به دست بدان میافتد؛ آن وقت شما بنشین هر چه میخواهی دعا کن، دعا مستجاب نمی شود؛ برای اینکه راهش دست خودت است. چرا بی تفاوت ماندی نسبت به آنچه در جامعه میگذرد؟ تمام مردم مسئولند؛ به فرمایش پیغمبر اکرم (ص): "کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته ".
بنابر این بایستی این وظیفه امر به معروف و نهی از منکر عمل شود. وقتی که مردم متجمع شدند، متشکل شدند، تشکیلات درست شد، آدمهای هماهنگ، آدمهای علاقه مند؛ حالا اسم این تجمع را میگذارند "حزب "؛ از لفظ حزب هم ناراحت نشوید؛ قرآن میگوید: (الاان حزب الله هم المفلحون)، (الاان حزب الله هم الغالبون).
آن وقت قهرا یک حزبی که متشکل از مردم علاقه مند و هماهنگ باشد اینها کاری که میتوانند بکنند اولا کادرسازی کنند؛ یعنی افرادی را در حزب بسازند؛ در مسائل اقتصادی، در مسائل سیاسی، در نیازهای کشور، یک آدمهای متخصص را تربیت کنند