صفحه ۱۵۸۶

آنها می‎دهند، می‎روند یک شعاری می‎دهند، جو را به هم می‎زنند، یک هیاهو راه می‎اندازند، بعد هم غیب می‎شوند؛ این که حزب الله نیست. " حزب الله " آن است که روی مبنا متشکل بشوند، مجتمع باشند، یکی باشند و جامعه را زیر نظر بگیرند. تا جامعه به طرف خیر برود؛ معروف را در جامعه بسط بدهند، جلوی منکر را بگیرند. و این وظیفه است؛ این را خدا در سوره تو به و سوره های دیگر واجب کرده است.

علی (ع) وقتی که می‎خواهند از دنیا بروند در نامه 47 نهج البلاغه - که وصیتنامه امیرالمومنین هست - می‎فرمایند: حسن (ع) و حسین (ع) را و هر کسی را که نامه من به او برسد وصیت می‎کنم به "تقوی الله و نظم امرکم..." تا به اینجا می‎رسد: "لاتترکوا الامر بالمعروف والنهی عن المنکر": امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید؛ خوب اگر ترک کنیم چه می‎شود؟ "فیولی علیکم شرارکم ثم تدعون فلایستجاب لکم "، اگر ترک کنیم چه می‎شود ؟ اثر طبیعیش این است: ملت مسلمان، شیعه علاقه مند که متشتت شد، متفرق شد، هر کس رفت سراغ کار خودش و نسبت به اموری که در جامعه می‎گذرد بی تفاوت شد، طبعا نتیجه اش این می‎شود که از این صحنه خالی بدان سوء استفاده می‎کنند؛ پستها، مقامها، تشکیلات، امتیازات به دست بدان می‎افتد؛ آن وقت شما بنشین هر چه می‎خواهی دعا کن، دعا مستجاب نمی شود؛ برای اینکه راهش دست خودت است. چرا بی تفاوت ماندی نسبت به آنچه در جامعه می‎گذرد؟ تمام مردم مسئولند؛ به فرمایش پیغمبر اکرم (ص): "کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته ".

بنابر این بایستی این وظیفه امر به معروف و نهی از منکر عمل شود. وقتی که مردم متجمع شدند، متشکل شدند، تشکیلات درست شد، آدمهای هماهنگ، آدمهای علاقه مند؛ حالا اسم این تجمع را می‎گذارند "حزب "؛ از لفظ حزب هم ناراحت نشوید؛ قرآن می‎گوید: (الاان حزب الله هم المفلحون)، (الاان حزب الله هم الغالبون).

آن وقت قهرا یک حزبی که متشکل از مردم علاقه مند و هماهنگ باشد اینها کاری که می‎توانند بکنند اولا کادرسازی کنند؛ یعنی افرادی را در حزب بسازند؛ در مسائل اقتصادی، در مسائل سیاسی، در نیازهای کشور، یک آدمهای متخصص را تربیت کنند

ناوبری کتاب