زیادی پول بود برای شهریه طلاب آماده شده بود، یک مقدار پول نماز و روزه های استیجاری و چیزهای دیگر، کتاب، کامپیوتر، جاروبرقی، چیزهائی که هیچ ربطی نه به سیاست دارد و نه به هیچ چیز دیگر خیلی از اموال شخصی بود، خیلی مربوط به دفتر بود بدون هیچ صورت جلسه ای بردند و حسینیه را که مرکز درس ایشان بود و همیشه روضه اینجا برگزار میشد پلمب کردند که به همین صورت هست که امیدواریم زودتر آزاد بشود که درست نیست حسینیه در این موقعیت پلمب باشد. ما ویدئوکلوپ درست میکنیم برای جوانان و یک تبلیغ هم میکنیم حالا در حسینیه را ببندیم صورت درستی به نظر نمی رسد، و اینها بدون تنظیم هیچ صورت جلسه ای اینها را برداشتند بردند و یک مقداری از آنها را پس دادند ظرف دیروز و امروز، مثلا این آب سردکن که بیرون دیدید در پیاده رو این را نصف شب آمدند گذاشته و رفته اند چون تحویل نگرفته بودند که حالا بخواهند تحویل بدهند همین طور گذاشته و رفته اند، کامپیوتر هست و چیزهای دیگر که هنوز پیش آنهاست، بیشتر آنچه که برده اند هنوز نیاورده اند ولی یک مقدار از کاغذهای سفید بود برده اند و امروز آورده اند، این چیزهائی که اصلا به نظر نمی رسد به چه علتی برده اند.
خبرنگار: صحبت از این است که ایشان را ملزم به تغییر منزل کرده اند.
جواب: نخیر هیچ نبوده.
خبرنگار: ما در منزل قدیمی شان خدمت شما رسیدیم همین طور است ؟
جواب: اینجا محل ملاقاتهای ایشان است و آن شب هم به منزل ایشان هیچ کاری نداشتند.
خبرنگار: الان وضعیت مزاجی آقا چطور است ؟
جواب: الحمدلله خوب است. همان شب هم من تا دیدم مشغولند و خیلی سرو صداهای زیادی میآمد من رفتم خدمت ایشان گفتم نکند از نظر روحی ناراحت بشوند دیدم نه الحمدلله عین خیالشان نیست و مشغول نوشتن درس بودند.
خبرنگار: صحبت از منافقین کردید من حالا جسارتا عرض میکنم باز یکی از محورهای تبلیغاتی که روی این قضیه دارد صورت میگیرد اینکه قضیه مهدی