نگهبان: با اینکه وظیفه دارند قانون اساسی کشور را -که خون بهای شهدای عزیز است و امانتی است که به آنان سپرده شده - حفظ نمایند، چرا تا حال در برابر تخلفات از قانون اساسی من جمله این تخلف بزرگ سکوت کرده اند؟! البته این گله توام با تقاضا به سایر علمای اعلام و به نمایندگان مجلس شورا و به همه حقوقدانان و نویسندگان متعهد نیز متوجه است.
آیا دفاع از حقوق ملت و حریم روحانیت و مرجعیت شیعه و حوزه علمیه و مردم مظلوم برعهده ما نیست ؟!
آیا سکوت در برابر قانون شکنیها و تعدیات و حق کشیها و سلب آزادیها گناه نیست ؟! با اکثر علما و فضلا و بزرگان و حقوقدانان که صحبت میشود از دادگاه ویژه و از کارهای خلافی که انجام میشود مینالند و شکایت دارند ولی متاسفانه همه مرعوب و ساکتند و نسبت به آنها بی تفاوت میگذرند. جمعی مشغول کارهای روزمره خود هستند و به اطراف نگاه نمی کنند تا ببینند چه میگذرد و برای دیگران چه اتفاق میافتد، و جمعی گرفتار ترس القا شده و جو اختناق تحمیلی بر جامعه شده اند در صورتی که ترس بیجا از صفات مذموم انسان است. انسان باید شجاع و قوی الاراده باشد و در برابر کجیها عکس العمل نشان دهد، و جمعی نیز به نام حفظ نظام سکوت کرده و دعوت به سکوت میکنند غافل از اینکه امر به معروف و نهی از منکر نه تنها باعث تقویت نظام است بلکه یک واجب همگانی است و نظامی که ملت برای آن فداکاری کرد و این همه شهید و معلول فدا شدند نظام اسلام و عدالت و آزادی و حفظ حقوق و دفاع از مظلومین و ایستادگی در برابر کجیها و تندیها بود، پس اگر در گوشه ای ظلم و بی عدالتی دیده شد حتی المقدور باید جلو آن را گرفت تا نظام عدالت تحکیم شود و سوژه تبلیغاتی از دست دشمنان گرفته شود وگرنه ملت دلسرد میشود و بی عدالتی ها اصل نظام را زیر سئوال میبرد و بالاخره نظام از داخل میپوسد. امروز همه جهان چون بلد واحد شده و قضایا خواهی نخواهی منعکس میشود چه ما ساکت باشیم یا معترض، پس چرا عیبی را که دیگران با تحریفات و اغراقات منعکس میکنند خودمان واقع آن را نگوئیم و در رفع آن نکوشیم ؟! بخصوص که در این موارد سکوت موجب حفظ نظام نیست بلکه موجب هدم نظام است.
و در این میان علمای اعلام نسبت به مظلومین از ملت وظیفه سنگین تری دارند