صفحه ۱۴۶۴

خواهران محترمه نیز شد، بسیاری از اشیای دفتر و حسینیه و محل آرشیو از جمله نامه ها و تلگرافات و اشیاء شخصی پاسداران بیت و بولتن های خبری و نوارها و نوشته های یادگار مانده از فرزند شهیدم مرحوم محمد منتظری -که متعلق به دو فرزند صغیر آن مرحوم است - و اشیاء شخصی و اوراق درسی و علمی و اثاث البیت و از جمله پولهای شهریه و غیرها، بدون اعلام و تشکیل صورت جلسه به غارت برده شد و اماکن نیز پلمب شد؛ البته پولها و بعضی اشیاء بعدا برگردانده شد ولی عمده اشیاء تا این تاریخ ارجاع نشده است.

این هجوم و حمله حدود پنج ساعت به طول انجامید که ظاهرا برادران و خواهران کم و بیش از جزئیات آن آگاه شده اند. چون با پخش خبر ماجرا سیل تلفنها و گزارشهای اشخاص حکایت از تقبیح عقلاء قوم و ملت عزیز می‎کرد و از کانالهای مختلف وعده ارجاع اشیاء شنیده می‎شد به نظر رسید متصدیان این کار ناهنجار و غیر مشروع منفعل شده اند و تعقیب آن ضرورت ندارد، و به علاوه چون با عقل و منطق صحیح مواجه نبودم و مقابله با نادانیها و جنجال بازیها را به مصلحت نمی دیدم شخصا بنا را بر سکوت و احاله امر به خدا گذاشتم. ولی بالاخره مواجه شدم با جزوه ای مملو از اکاذیب و افترائات و اهانتها به عنوان سخنرانی یکی از مسئولین به اصطلاح " دادگاه ویژه روحانیت " که ضمنا مسئولیت هجوم مذکور را نیز به عهده گرفته است و سپس مقاله ای در کیهان هوائی مورخه ‏1372/1/18 که آن هم متضمن اکاذیب و افترائات زیاد بود از جمله تکذیب فرزند متعهد اینجانب آقای احمد منتظری که با اخلاص و صداقت وقایع را صادقانه منعکس کرده بود.

روی این اصل ناچار شدم مطالبی را به نحو اختصار به عنوان دفاع از حقیقت و روحانیت و قانون که وظیفه هر مسلمان متعهدی است تذکر دهم، و چون شرح همه ماجرا در یک پیام مختصر نمی گنجد لذا آنچه مربوط به دادگاه ویژه که منشا اصلی این برخورد و برخوردهای دیگر با علما و روحانیین متعهد و طلاب عزیز و بازداشت و پرونده سازی برای آنان می‎باشد در این نامه یادآور می‎شوم، باشد عقلای قوم در رفتار خود تجدید نظر کنند و بیش از این روحانیت شیعه را تضعیف نکنند.

در مقاله کیهان هوائی نوشته شده: "ورود به محوطه آقای منتظری با حکم رسمی دادگاه ویژه به عنوان یک نهاد قضائی صورت گرفته است ".

ناوبری کتاب