اینها سوء استفاده میکنند و من شخصی فدای اصل نظام و انقلاب بشوم هیچ مانعی ندارد، بگذار هر چی میخواهند بگویند و بعد ان شاء الله حقایق ظاهر میشود و روشن میشود، خلاصه من حالت دفاعی به خودم نگرفتم، امکانات دفاعی هم نداشتم، برای اینکه چیزهایی که توی روزنامه نوشته شد، توی مجلس گفته شد، توی دانشگاه گفته شد، روزنامه ها که در اختیار من نبود، اصلا اسم من قاچاق شده بود که در روزنامه بنویسند، حتی تسلیت هم مثلا ما نوشتیم توی روزنامه ها نمی نوشتند. خوب حالا گذشت، بالاخره اصل موضوع این جور بود.
در آخرین ملاقاتم خدمت ایشان، که زمزمه استقراض خارجی و سرمایه گذاری در مجلس بود، من خدمت ایشان عرض کردم، باز آقای حاج احمد آقا آنجا بودند، خدمت ایشان عرض کردم، ایشان فرمودند، بله آقای موسوی هم مخالف است، که من این را توی صحبتم گفتم، بعد که ما آمدیم، تلفن شده بود به خانه ما، که بله حضرت امام فرمودند حق با فلانی است بگوئید حق با تو است و شما هم بگوئید که این کار را نکنند. این هم مساله استقراض و عقیده من هم این بود. بالاخره هر چه باشد من به اندازه یک نماینده مجلس که دیگر حق این را دارم اظهار نظر بکنم، من که از پایه گذاران انقلاب بودم، در وقتی که حضرت امام تبعید بودند به ترکیه، به نجف بودند، همه میدانند که اینجا بالاخره محور انقلاب ما بودیم، اون وقت اگر یک مساله ای را تشخیص دادم که به ضرر است تذکر دادم، دیگر فرض کنید من هم مثل یکی از نماینده ها که در مجلس راجع به سرمایه گذاری خارجی و استقراض مخالفت میکند، و من توصیه میکنم که آقایان نوار صحبت من را حالا هر جوری هست گیر بیاورند گوش بدهند ببینند کجای این نوار من مخالفت با نظام یا گوشه ای به یکی از مقامها و مسئولین رده بالا دارد؟ مسئولین رده بالای ما 50 سال است با هم آشنائیم. قبل از انقلاب توی قم بودیم، با هم آشنا بودیم، بعضی هایشان شاگرد ما بودند، رفیق بودیم، اگر چنانچه بخواهند یک ایادی به این وسیله تفتین کنند، بزرگترین ضربه به انقلاب از اینجا میخورد، این که مرتب سفارش میشود به وحدت کلمه، به توحید، وحدت کلمه که یک طرفه نیست، من چیزی را به نظرم میرسد به ضرر کشور است، الان هم عقیده ام است، حضرت امام هم نظرشان همین بود، و نظرم را گفتم، فرض کنید مثل مخالفین در مجلس، نماینده های مخالف که توی روزنامه شما خواندید در این مدت