میگویند در تهران امکان ندارد پیاده رفت و یا با ماشینهای عمومی مسافرت کرد بدون توهین و متلک، البته این موضوع را من از دوسه سال پیش احساس میکردم و خدمت حضرتعالی هم عرض کردم ولی امروز گمان نمی کنم کسی منکر آن باشد و فعلا در مقام بیان علل و عوامل آن نیستم فقط خواستم به عرض برسانم که خودتان به هر نحو صلاح میدانید چاره ای بیندیشید و تا دیر نشده آبروی روحانیت را قبل از سقوط کامل حفظ کنید. به نظر میرسد در این موضوع دو چیز نقش اساسی دارد:
الف - دادن پستهای دولتی و چشمگیر به روحانیین از قبیل ریاست جمهوری و وزارت و وکالت مجلس و امثال آنها که قهرا تمام عوارض منفی خود را متوجه روحانیت کرده است، در صورتی که ضرورت ندارد پستهای حساس و چشمگیر اجرائی و یا پستهائی که با زدن و بستن و کشتن ملازم است به دست روحانیین باشد، مگر به مقدار ضرورت مثل امر قضاء مثلا. به نظر میرسد اگر حضرتعالی دستور دهید حتی الامکان روحانیون از پست و مقام و قدرت دور شوند و کارها را به دست افراد مسلمان انقلابی متخصص بدهند و روحانیون نظارت دقیق بر کارها داشته باشند و احیانا اعتراض هم بکنند مطمئنا مقدار زیادی از حساسیت مردم کم میشود و روحانیت مجددا معزز و ملجا مردم خواهد شد، و قهرا روحانیون تا حدودی از فساد که معمولا از قدرت ناشی میشود محفوظ میمانند.
ب - مساله برخورد با عناصر ناسالم و یا فاسد روحانیون میباشد که این روزها خوراک جدیدی برای جناحهای ضد آخوند داخلی و رادیوهای بیگانه درست نموده است، من مخالف با برخورد صحیح با عناصر فاسد روحانی نیستم ولی شیوه ای که تاکنون عمل شده قطعا به ضرر روحانیت و اسلام بوده و کل روحانیت و انقلاب را در انظار زیر سئوال برده که اگر این روند ادامه یابد عاقبت آن بسیار خطرناک است. به هرحال مناسب است حضرتعالی افراد عاقل و متعهدی را مامور فرمائید تا شیوه جدیدی را فکر کنند و پس از تایید حضرتعالی و رفع جهات نقص آن، با آن شیوه عمل شود.
3 - پس از مرقومه حضرتعالی در جواب نمایندگان مجلس که حرکت همگان را بر محور قانون اساسی نوید دادید امید زیادی در دلها به وجود آورد و بسیاری از مخالفین را خلع سلاح کرد، مناسب است این وعده عملی گردد بخصوص که از زبان مقام