این جهت هدفم خدا بوده و همه تلاشها و ناراحتی ها برای رضای خدای متعال بوده است و هر اندازه توانستم خدمت میکنم و هر وقت هم نتوانستم همان کار طلبگی ام را انجام میدهم و اگر آنرا هم نتوانستم ما دیگر آخر عمرمان است.
نکته ای را که عرض میکنم این است که اجتهاد مراتب مختلفی دارد و یکی از چیزهایی که خیلی مهم است این است که مجتهد با وضع جامعه و روند اجتماعی کارهای جامعه آشنا باشد و مسائل و فتاوایی که میخواهد اظهار کند با این دید باشد، گاهی میشود مجتهد در اثر عدم آشنایی به اوضاع سیاسی، اقتصادی دنیا و نقشه های کفار برای اسلام و مسلمانان و روند امور جاری در سیاستهای دنیا، فتاوایی میدهد که اصلا قابل پیاده شدن در جامعه نمی باشد. در چند سال پیش با یکی از بزرگان علما با هم به تهران میرفتیم و صحبتهایی از اسلام و حکومت آن شد، به ایشان گفتم آقا مگر شما نمی گویید اسلام دینی است جهانی که حتی باید آمریکا را هم مثلا اداره کند، آن هم تا روز قیامت، اینطور که شما میگویید و برداشتی که شما از اسلام و احکام آن دارید چنین دینی حتی مدرسه فیضیه را هم نمی تواند اداره کند. ما اسلامی را میخواهیم که دنیا را بتواند اداره کند و قابل پیاده شدن در همه جا و همیشه باشد، و بنظر من این دید نسبت به اسلام که چگونه باید باشد اثر دارد در کیفیت اجتهاد و فتوا دادن و مجتهد اعلم کسی نیست که فقط در مسائل حیض و نفاس مثلا اعلم باشد، بلکه باید اعلم باشد در تمام مسائل مورد نیاز جامعه از قبیل مسائل سیاسی، اقتصادی و غیره و بداند سیاست جنگی، اقتصادی، نظامی اسلام در هر زمانی چگونه باید باشد و خلاصه اینکه باید مجتهد اعلم در اینگونه مسائل هم اهل اطلاع باشد و هم صاحب نظر و دیدگاه خاص و امام (قدس سره) این چنین بودند که در این گونه مسائل هم دید وسیع داشتند و با همین دید، نظر و فتوا میدادند. ایشان به تمام مسائل و سیاستهای جاری دنیا احاطه و اطلاع کافی داشتند، من سابقا یک حاشیه بر کتاب عروه در مساله ولایت بر غیب و قصر نوشته بودم، ولی با توجه به بحثی که چهار سال است در مورد ولایت فقیه دارم دیشب به آن حاشیه که مراجعه کردم دیدم باید این نظر آن روز من بکلی عوض شود، زیرا آنچه را در طول چهار سال از روایات مختلف و جهات گوناگون مورد ملاحظه و دقت قرار دادم، قهرا در آن مساله فرعی اثر میگذارد و فتوای انسان عوض میشود. بنابر این مجتهد اعلم کسی است