صفحه ۱۳۱۶

امام بود که مدتها فراموش شده بود و ما می‎خواستیم نام ایشان در ایران و حوزه همیشه مطرح باشد و آن روزها معروف بود دکتر اقبال گفته بود ما آقای خمینی را بردیم به نجف تا گرفتار گرگها شود و نابود گردد. خیال می‎کردند ایشان در نجف مطرود می‎شود، در صورتی که در نجف هم درس ایشان خوب گرفته بود و بر خلاف نظرشان بود و علت بردن ایشان به نجف این بود که مجلس ترکیه ظاهرا بیش از یک سال را به دولت آن کشور اجازه تبعید آقای خمینی در آنجا را نمی داد و گفتند ایشان در نجف گم می‎شود و ما هم اصرار داشتیم که نام ایشان در کشور و روی منابر و در محافل باشد و به عنوان مسئله گفتن و فتوا نام ایشان را احیا می‎کردیم، و رژیم سعی می‎کرد با بازداشت افراد نگذارد به هیچ وجه از ایشان نامی برده شود و در قم هر کجا چیزی به نام ایشان مطرح می‎شد سکه به نام من و آقای ربانی شیرازی خورده بود و بعد از هر حادثه ای به سراغ ما می‎آمدند و ما را دستگیر می‎کردند؛ آقای مطهری هم آن موقع تهران بودند، مثلا بعد از شهادت آقای سعیدی فورا آمدند و ما را بازداشت نمودند، چون ترسیدند برای تشییع جنازه او ما کاری انجام دهیم و در بین بچه ها فرزند من شهید محمد منتظری خیلی فعال بود، مثلا گاهی تصمیم می‎گرفتیم از طلاب شهرستانها برای تثبیت مرجعیت آقای خمینی جداگانه اعلامیه و امضا بگیریم و برای این کار نیاز بود یک نفر باشد که هماهنگ کند کارها را و مرحوم محمد برای این کار خیلی فعال بود و سمج هم بود و اگر طرف قبول نمی کرد، با اصرار و سماجت از او امضا را می‎گرفت و با استدلال به اینکه مگر تو به اسلام و انقلاب عقیده نداری، طرف را راضی به امضا می‎کرد و او را قبل از من بازداشت کردند. البته چندین بار بازداشت شد و همه اش هم برای اعلامیه هایی بود که از اشخاص امضا می‎گرفت و آن دفعه هم که محکوم به چند سال شد برای پخش اعلامیه در صحن مطهر بود در ایام عید نوروز که با عده ای اعلامیه پخش می‎نمودند که بلافاصله بعد از او مرا بازداشت کردند و حدود هفت ماه من به اتفاق آقای ربانی شیرازی بازداشت بودیم، ولی او را محاکمه و محکوم نمودند و از من و آقای ربانی تعهد می‎خواستند که به قم نرویم و ما قبول نمی کردیم و از محمد هم تعهد می‎خواستند و او حاضر نشد و او را به محاکمه تهدید کردند و او گفت محاکمه کنید، من تعهد نمی دهم و بالاخره به سه سال محکومش کردند و ما را اگر چه آن موقع آزاد کردند ولی بعدا محاکمه و محکوم نمودند. یادم

ناوبری کتاب