صفحه ۱۲۸۷

نیست و موجب تضعیف نظام و انقلاب می‎باشد اینجانب شرعا نظر حضرتعالی را بر نظر خود مقدم می‎دارم و هیچ گاه غیر از خیر اسلام و انقلاب را در نظر نداشته ام. و السلام علیکم و رحمه الله.

نامه دیگری نیز بعد از عید فطر نوشتم که قسمتهائی را برای شما می‎خوانم:

1 - من از همان اول مبارزات که به رهبری حضرتعالی شروع شد صادقانه همچون سربازی فداکار انجام وظیفه می‎کردم و در همه مراحل و سختیها خود و خانواده و فرزندانم استقامت کردیم، بر کسی هم منت ندارم که پاداش دهنده اعمال خداست، و الان نیز اهداف انقلاب و پیاده شدن اسلام اصیل با گوشت و پوست من عجین است و یک قدم هم عقب نشینی نکرده ام و از مسیر انقلاب جدا نیستم منتهی به قدر شرائط و امکانات، و اگر در ضمن صحبتها می‎گفتم "من در کنارم " برای رفع مسئولیت در مقابل مراجعات و توقعات و انتظارات زیادی بود که قادر بر انجام آنها نبودم و بسا بعضی از مراجعین را ذی حق می‎دانستم، چطور می‎شود من مخالف نظامی باشم که چهار سال است با تدریس ولایت فقیه در حوزه به نظر خودم پایه های علمی آن را محکم کرده ام.

2 - تعیین من به عنوان قائم مقام رهبری از همان ابتدا بر خلاف نظر و میل من بود و به مجلس خبرگان هم همان اول نوشتم و به طور کلی من شخصا به پست و مقام علاقه نداشته و ندارم مگر اینکه وظیفه شرعی ایجاب کند. در نامه حضرت علی (ع) به استاندار آذربایجان آمده است: "ان عملک لیس لک بطعمه و لکنه فی عنقک امانه " و قهرا انسان عاقل حتی المقدور از تحمل امانت و مسئولیت سنگین گریزان است مگر اینکه ناچار باشد، چنانچه هیچ وقت آرزوی مرجعیت هم نداشته ام تا اینکه حساب کنم چه اقشاری به من می‎گروند یا نمی گروند. من اگر شرعا جایز بود از اجتماع و اجتماعات به طور کلی منزوی می‎شدم (و این یک واقعیتی است، من بیش از هر چیز علاقه دارم بنشینم و مطالعه کنم و به کارم برسم، خدا رحمت کند مرحوم آیت الله العظمی بروجردی را، ما در و شنوه در خدمت ایشان بودیم می‎فرمودند من از این کارهایی که اسمش را می‎گذارند آقائی که بیایند دست ببوسند و پول بدهند و اینها زود خسته می‎شوم و وقتی که کاملا خسته شدم استراحتم این است که فوری بروم یک کتاب بردارم و مطالعه کنم و از آن خسته نمی شوم، و من هم طبعا این طورم، واقع

ناوبری کتاب