صفحه ۱۲۳۹

ماه رمضان در اثر بحران از قم به قصد مشهد رفت ولی بعدا ترسیده بود و به مشهد نرفته بود تا اول ماه رمضان برای روزه ها به قم آمد و به منزل من هم رفت و آمد نداشت ولی دیدیم در بولتن مجلس به مشهد رفتن او را و چند سخنرانی هم از او نوشتند و یکی از مسئولین مشهد هم تایید کرده بود، و شاید در بولتن های دیگر هم نوشته باشند، این است سنخ اخبار و شایعات !!

فی روضه الکافی (ج 8 ص 147) بسنده عن ابی الحسن الاول (ع) قال: قلت له: جعلت فداک الرجل من اخوانی یبلغنی عنه الشی الذی اکرهه فاساله عن ذلک فینکر ذلک و قد اخبرنی عنه قوم ثقات ؟ فقال لی: یا محمد کذب سمعک و بصرک عن اخیک، فان شهد عندک خمسون قسامه و قال لک قولا فصدقه و کذبهم، لاتذیعن علیه شیئا تشینه به و تهدم مروته فتکون من الذین قال الله فی کتابه: "ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم "، و فی اصول الکافی (ج 2 ص 355) بسند صحیح عن ابی عبدالله (ع) قال: قال رسول الله (ص): "لاتطلبوا عثرات المومنین فان من تتبع عثرات اخیه تتبع الله عثراته، و من تتبع الله عثراته یفضحه ولو فی جوف بیته " الی غیر ذلک من الاخبار الوارده فی هذا المجال.

5 - صحبتهائی که من می‎کردم یا نامه های مختلفی را که در موضوعات مختلف به حضرتعالی می‎نوشتم خدا را گواه می‎گیرم که هدفی جز خدمت به اسلام و انقلاب و موقعیت مقام رهبری و ولایت فقیه نداشتم، و النصیحه لائمه المسلمین را یکی از وظائف مهم همه مسلمین می‎دانستم. البته مدعی عدم خطا و اشتباه هم نیستم که بر حسب حدیث نبوی: "کل ابن آدم خطاء فخیر الخطائین التوابون "؛ ولی طبق تشخیص خودم سعی داشتم به وظیفه خود عمل کنم، و در عین حال اگر حضرتعالی جدا به من می‎فرمودید تو دیگر حق نداری صحبت کنی من هرگز تخلف نمی کردم. نامه من به حضرتعالی راجع به اعدامها مورخه ‏67/5/9 در اثر اطلاعاتی بود که از بعضی تندرویها و تندروها در زندانها داشتم، و هدفی جز حفظ حقوق و حریم اسلام و انقلاب و مقام معظم رهبری نداشتم، نه نفوذی در کار بود و نه محرکی. پس از اطلاع از دستور اعدامها به وسیله بعضی از قضات که خودشان جدا ناراحت بودند و برای چاره جوئی به من مراجعه کرده بودند من شب تا به صبح به جای خواب به عواقب کار می‎اندیشیدم و در روز بعد با آقایان قاضی خرم آبادی و سید هادی هاشمی مشورت

ناوبری کتاب