را نصف کنید، آنکه به حق بود و مادر بود از حق خودش گذشت برای اینکه بچه تلف نشود. من حرف خیلی دارم بزنم اما اگر حرف نمی زنم و ساکتم نه از ترس است نه از طمع، خدا شاهد است میخواهم اصل انقلاب و اهداف انقلاب محفوظ بماند و حتی المقدور مردم اصل انقلاب و نظام را حفظ کنند، روی این اصل است که من ساکت هستم نه اینکه حرف نداشته باشم؛ آن وقت میبینم حق کشی هایی و خلاف واقع هایی انجام میشود.
اینها یک واقعیاتی است که برای شما میگویم، بسیاری از کسانی که تا ما میخواستیم فتوای امام را بگوییم میگفتند خمینی خمینی راه نیندازید اینجا ما میخواهیم کاسبیمان را بکنیم، حتی فتوای امام را نمی گذاشتند گفته شود، اینها خیلی هایشان حالا شده اند حامی انقلاب و به تعبیر امروزیها فرصت طلبان، اینها حالا دارند خط میدهند و حافظ انقلابند و بچه هایی که مخلص انقلابند خیلی از آنها به بهانه های مختلف باید توی زندانها باشند، برایشان پرونده درست میکنند، خیلی هایشان حالا توی زندانند، آن وقت آن آقا هم میگوید بله اصلا ما یک نفر زندانی سیاسی در ایران نداریم ! خب آقای بزرگوار مردم که میدانند. این حرفها را که میزنند مصرف خارجی دارد میخواهند به خارجی ها بگویند ما زندانی سیاسی نداریم و الاخودشان که میدانند و مردم هم که کاه نخورده اند و میفهمند، میدانند که بچه های مخلص انقلاب تحت تعقیبند خیلی از آنها برای یک چیزهای جزئی زندان میروند؛ آن وقت یک عده فرصت طلبهایی که اصلا هیچ با انقلاب جور نبودند و اسم امام و انقلاب را نمی شد پیش آنها برد و انقلاب و ما را مسخره میکردند اینها حالا شده اند حامی انقلاب و طرفدار انقلاب و برای بچه های انقلاب پرونده درست میکنند و تهدید میکنند.
من نسبت به بچه هایی که بی اطلاعند و خیلی از آنها را تحریک میکنند تا ما را تحت فشار بگذارند، دوستان ما را تحت فشار بگذارند من نسبت به این بچه ها چون اطلاع ندارند گذشت میکنم، اما نسبت به آنهایی که میدانند قضایا از چه قرار است و میدانند که مفتنین چه کارهایی کردند و مع ذلک ساکتند من حساب آنها را به خداوند تبارک و تعالی در روز قیامت واگذار میکنم. ان شاء الله
والسلام علیکم جمیعا و رحمه الله و برکاته
(پیوست شماره 160 داخل متن کتاب آمده است)