در کار است که میخواهند مرا از حضرتعالی جدا کنند و در این میان دنبال نقطه ضعفهائی از بیت من که شعبه ای از بیت حضرتعالی است یا منسوبین به من پیدا کنند و نزد حضرتعالی کاهی را کوه جلوه دهند و متاسفانه دست من دور است و قدرت دفاع ندارم. هر وقت در ملاقات با مسئولین مربوطه نسبت به باز داشتیها سفارش برخورد خوب میکنم معمولا عکس العمل بد دارد و من هم به احترام حفظ وحدت و حیثیت انقلاب مجبورم بسوزم و بسازم.
6 - در جریانات اخیر متاسفانه قشر جوان و دلسوز انقلاب از روحانی و غیر روحانی کوبیده و مایوس، و جناحهای مخالف که بعضا حتی مخالف انقلاب و حضرتعالی بودند مخصوصا بسیاری از آخوندها فرصت بدست آورده اند و با چهره حق به جانب و با لعاب طرفداری از حضرتعالی به مخلصان حضرتعالی که حتی در مواقع خطر و وجود محرومیتها حامی انقلاب و حضرتعالی بودند ضربه های تبلیغی میزنند. من شخصی قربانی شوم مانعی ندارد ولی اصل انقلاب را به پوچی میرسانند و یک حالت یاس در افراد مخلص ایجاد کرده اند. خوب است حضرتعالی وضع آخوندهای اصفهان را از آقای طاهری استفسار فرمائید. و خلاصه مطلب به اصطلاح امروز خطراست محافظه کار و بی تفاوت بر خط انقلاب و حرکت پیروز شده است. کسانی جان گرفته اند که بی رو در بایستی نه شما و نه خط شما و نه دولت شما هیچ کدام را قبول ندارند ولی تظاهر به حمایت از حضرتعالی میکنند.
7 - و بالاخره همان طور که در نامه قبل تذکر دادم حقوق زیادی از افراد مختلف تضییع و ظلمهائی به وسیله بعضی مسئولین انجام شد که ممکن بود هدف حضرتعالی بدون این ضایعات هم تامین شود، و با اینکه من از باب احساس وظیفه به آنان تذکر دادم نخواستند ترتیب اثر بدهند.