مشکلات را به عرض ایشان رساند برای شما میگوئیم و از شما کمک میخواهیم، آیا به نظر حضرتعالی همه این مسئولین حتی بسیاری از مسئولین جبهه ها وابسته به خط ضد انقلاب هستند که میخواهند مرا به موضع خاصی بیندازند؟! یا واقعا غرق مشکلات و گرفتار تضادها شده اند و نظریات مرا راهگشا میدانند. این همه وقت که من صرف رسیدگی به شکایات زندانیان و بستگان آنان و یا دعوت دادستانها و زندانبانان و نصیحت و تذکر به آنان میکنم و بازرس به زندانهای تهران و شهرستانها میفرستم و بسیاری از بی گناهان و یا کم گناهان و افراد مریض و روانی را که آزاد کردم به عقیده اکثر علاقه مندان به حضرتعالی بزرگترین خدمت را به شخص حضرتعالی کرده ام، این کارها وظیفه شورای عالی قضائی و سرپرستی زندانهاست ولی بدانید که اطلاع شورای عالی قضائی و سازمان اطلاعات کشور از داخل زندانها از اطلاع من بسیار کمتر است. ظرفیت همه زندانهای کشور حدود سی هزار نفر است در صورتی که زندانیان ایران اعم از عادی و سیاسی و مواد مخدر حدود نود الی صدهزار نفر است یعنی تقریبا سه برابر، امکانات غذائی و بهداشتی و داروئی بسیار کم، امکانات آموزشی تقریبا صفر، و زندانبانها نوعا افراد جاهل و یا تندخو و دارای عقده بودند که غیر از فحش و کتک منطق دیگری نداشتند، و بالاخره زندانها در شرف انفجار بود که من دخالت کردم و در اثر پیگیری خیلی بهتر شده است ولی افراد تند و وارثان امثال لاجوردی منتظر استشمام نظر بیت حضرتعالی هستند تا خشونتها را از سر گیرند و میگویند خشونت نظر امام مدظله است زیرا لاجوردی نماینده معظم له بود و او این روش را میپسندید.
ضمنا بدانید که افراد شناخته شده وارد در مسائل سیاسی و علاقه مند به بقاء انقلاب همه معتقدند که صحبتهای من که احیانا به عنوان تذکرات و گاهی انتقادات سازنده و بازگو نمودن دردها و خواسته های مردم و ارائه بعضی پیشنهاد های اصلاحی پخش میشود عامل ماندن مردم در صحنه و امیدوار شدن آنان است و میگویند اگر این صحبت ها نبود معلوم نبود چه میشد و عکس العمل مردم در برابر کجیها و بی عدالتی ها که میبینند چه بود. و ضمنا اشکال نوعا در مسئولین بالا نیست بلکه در کارمندان ادارات است که مردم با آنان سر و کار دارند و برای رساندن تذکرات به آنان راهی جز پخش در رسانه های گروهی نیست.