صفحه ۱۱۵۷

مشکلات را به عرض ایشان رساند برای شما می‎گوئیم و از شما کمک می‎خواهیم، آیا به نظر حضرتعالی همه این مسئولین حتی بسیاری از مسئولین جبهه ها وابسته به خط ضد انقلاب هستند که می‎خواهند مرا به موضع خاصی بیندازند؟! یا واقعا غرق مشکلات و گرفتار تضادها شده اند و نظریات مرا راهگشا می‎دانند. این همه وقت که من صرف رسیدگی به شکایات زندانیان و بستگان آنان و یا دعوت دادستانها و زندانبانان و نصیحت و تذکر به آنان می‎کنم و بازرس به زندانهای تهران و شهرستانها می‎فرستم و بسیاری از بی گناهان و یا کم گناهان و افراد مریض و روانی را که آزاد کردم به عقیده اکثر علاقه مندان به حضرتعالی بزرگترین خدمت را به شخص حضرتعالی کرده ام، این کارها وظیفه شورای عالی قضائی و سرپرستی زندانهاست ولی بدانید که اطلاع شورای عالی قضائی و سازمان اطلاعات کشور از داخل زندانها از اطلاع من بسیار کمتر است. ظرفیت همه زندانهای کشور حدود سی هزار نفر است در صورتی که زندانیان ایران اعم از عادی و سیاسی و مواد مخدر حدود نود الی صدهزار نفر است یعنی تقریبا سه برابر، امکانات غذائی و بهداشتی و داروئی بسیار کم، امکانات آموزشی تقریبا صفر، و زندانبانها نوعا افراد جاهل و یا تندخو و دارای عقده بودند که غیر از فحش و کتک منطق دیگری نداشتند، و بالاخره زندانها در شرف انفجار بود که من دخالت کردم و در اثر پیگیری خیلی بهتر شده است ولی افراد تند و وارثان امثال لاجوردی منتظر استشمام نظر بیت حضرتعالی هستند تا خشونتها را از سر گیرند و می‎گویند خشونت نظر امام مدظله است زیرا لاجوردی نماینده معظم له بود و او این روش را می‎پسندید.

ضمنا بدانید که افراد شناخته شده وارد در مسائل سیاسی و علاقه مند به بقاء انقلاب همه معتقدند که صحبتهای من که احیانا به عنوان تذکرات و گاهی انتقادات سازنده و بازگو نمودن دردها و خواسته های مردم و ارائه بعضی پیشنهاد های اصلاحی پخش می‎شود عامل ماندن مردم در صحنه و امیدوار شدن آنان است و می‎گویند اگر این صحبت ها نبود معلوم نبود چه می‎شد و عکس العمل مردم در برابر کجیها و بی عدالتی ها که می‎بینند چه بود. و ضمنا اشکال نوعا در مسئولین بالا نیست بلکه در کارمندان ادارات است که مردم با آنان سر و کار دارند و برای رساندن تذکرات به آنان راهی جز پخش در رسانه های گروهی نیست.

ناوبری کتاب