صفحه ۱۱۵۵

پیوست شماره 143:

نامه معظم له در پاسخ به نامه مورخ ‏65/7/12 امام خمینی درباره پاره ای از نارساییها و دفع برخی اتهامات، مورخه ‏1365/7/17

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر مبارک آیت الله العظمی امام خمینی مدظله العالی

پس از سلام و تحیت، مدتی بود تصمیم داشتم صادقانه و صریح مطالبی را که به نفع انقلاب و کشور می‎دانم به عرض حضرتعالی برسانم لکن رعایت مزاج و حال حضرتعالی مرا مانع می‎شد، ولی پس از زیارت مرقومه شریفه مورخه ‏65/7/12 تاخیر را روا ندیدم. امید است از صراحت مخلص نرنجید. عرائضم را در بندهای جداگانه به عرض می‎رسانم:

1 - من به حسب متن واقع از دو حال خارج نیستم: یا فردی هستم -مطابق ذهنیاتی که تدریجا برای حضرتعالی پیدا شده - ساده اندیش، بازی خور، و مثلا امثال سید مهدی هاشمی به من خط و فکر می‎دهند، و بر حسب مرقومه حضرتعالی: حسن ظن من به اعمال و افعال و گفته ها و نوشته ها اساس تصمیمات من است، و یا اینکه فردی هستم که در ضمن خواندن نوشته های گوناگون و شنیدن گفته های ضد و نقیض -که هر روز در قریب دو ساعت ملاقات عمومی از طبقات مختلف از وزرا و نمایندگان مجلس و مسئولین اداری و قضائی و ارتشی و سپاهی رده بالا و پائین و ائمه جمعه و جماعات و طلاب و دانشگاهیان و بازاری و کارگر و امثال اینها می‎شنوم - خود من که تا اندازه ای سرد و گرم دنیا را لمس کرده ام و با خوب و بد مردم محشور بوده ام، چه بسا از خود هم فکری و تاملی و اراده ای داشته باشم و بحمد الله تعالی هیچ وقت هم ماجراجو و شهرت طلب نبوده ام بلکه هدفم همیشه خیر و صلاح ملت و پیشرفت اسلام و کشور بوده است.

البته ادعای عصمت و عدم اشتباه هم نمی کنم: کفی المرا نبلا ان تعد معائبه.

اگر فرض اول در حق من صحیح است پس تایید و ترویج حضرتعالی و مسئولین و علما و فضلا از من، و امید داشتن به من کذائی برای آینده اسلام و کشور و حتی تعریف حضرتعالی از من در همین نامه اخیر صحیح نیست، و واقعا لازم است برای

ناوبری کتاب