پس بگیرند در این صورت آیا این جنگ تقویت اسلام است ؟! ما برای فتح فاو چقدر نیرو مصرف کردیم و چقدر خسارت انسانی و مالی دادیم ولی بالاخره با یک غفلت از ما گرفتند. بالاخره برای این تسلسل بمب و موشک و کشتار از طرفین مسلمان و تخریب شهرهای دو طرف باید فکر اساسی کرد. سیاست شیطانی قدرتهای حامی صدام دست انقلاب مقدس ما را به خون هزاران مسلمان عراقی از نظامی و غیر نظامی و زن و بچه و بی گناه آغشته کرد تا جاذبه معنوی و قداست ملکوتی انقلاب و اسلام و رهبری را که خطر بزرگی برای قدرتهای استعماری بود کم کنند و متاسفانه در این سیاست شیطانی موفق شدند. در نظر توده مردم عراق فرقی بین موشکهای صدام به شهرهای ایران و موشکهای ما به شهرهای عراق و کشتارزن و بچه و غیر نظامیان آنان نیست. جنگ تمام عیار که عراق را واقعا شکست بدهد نیاز به پول و امکانات و مهمات زیاد و نیروهای آزموده چند صد هزاری منظم و مومن به جنگ دارد و در شرائط فعلی ما نه دولت ما چنین پول و امکاناتی دارد و نه ملت ما و ارتش ما با همه وسعتش انگیزه وارد شدن به خاک عراق را ندارد و سپاهیان ما هم کمتر انگیزه دارند. ما نوعا از بچه های مخلص بسیجی آموزش ندیده بدون امکانات مصرف میکنیم و خانواده ها را بیشتر داغدار میکنیم. ولی صدام را شرق و غرب و کشورهای عربی همه کمک میکنند و خواسته همه آنها توازن ما و عراق و ضعف هر دو کشور است تا اسرائیل و اربابانش با خیال راحت به سیاستهای استعماری خود ادامه دهند. مادامی که مساله ارتش و سپاه و نیروهای مسلح ما به طور اساسی حل نشود و این تضاد و تنازع در حدود وظائف و تقسیم امکانات بین آنان وجود داشته باشد و مثل دو نیروی متخاصم با یکدیگر برخورد داشته باشند امکان وجود یک نیروی منظم هماهنگ مومن به جنگ وجود ندارد، و حل این مساله نیز بیش از هر چیز به برنامه ریزی صحیح و زمان نیاز دارد. جنگ اگر موجب نابودی ملت و دولت و ارزشها شود نه خدا به آن جنگ راضی است و نه ملت.
و اکثر خانواده شهدا بیش از همه به ترک جنگ اصرار دارند. چه بسا صلح و ترک جنگ تلخ است ولی خود آن مقدمه پیروزی است و "عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم " منتهی باید در کیفیت آن مشورت و دقت کرد.
پیغمبر اکرم (ص) در حدیبیه صلح با مشرکین را با شرائط ناگوارش پذیرفت و خداوند از آن به فتح مبین تعبیر فرمود (اول فتح) و در انفال میفرماید: