از انقلاب ضربه خورده اند و نتوانسته اند خود را با آن هماهنگ کنند به این گونه مطالب خلاف واقع دامن میزنند و اینجا و آنجا نامه پرانی و جوسازی میکنند دیگر امروز این احتمال وجود ندارد، خدا را گواه میگیرم که بسیاری از دوستان انقلاب و حضرتعالی که قبل از انقلاب و پس از انقلاب فداکاریهائی داشته اند امروز در آستانه یاس و شک قرار گرفته اند، و متاسفانه یکی از کارهای روزمره من گوش دادن به درد دل و شکایات این قبیل افراد است و اصرار دارند مطالبشان را که نوعا مسائلی کلی است به عرض حضرتعالی برسانم، و من هم جز سکوت و طفره رفتن راهی ندارم.
ما متاسفانه در جنگ و در بسیاری از کارهای دیگر فرصتهای زیادی را از دست دادیم و هر روز دلمان را به گزارشهای مبالغه آمیز نسبت به خوبی وضع خود و خرابی وضع دشمن و به شعارها و وعده های بی اساس خوش کردیم و اجازه احتمال خلاف دادن را هم ندادیم تا بالاخره وضع ما به اینجا رسید که دولتها که جای خود دارند بسیاری از ملتها را هم از دست دادیم و آن همه قداست و احترام و ایمان و امید سالهای اول انقلاب که سرمایه عظیمی برای انقلاب بود بتدریج از دست میرود، و آن چنان چهره نورانی اسلام و انقلاب و مقام رهبری را خراب جلوه داده اند که جز تعدادی انگشت شمار در هر کشوری برای ما باقی نمانده است.
من برخلاف آنچه شاید فکر شود، آدم بدبین و تندی نبوده و نیستم ولی از این واقعیت تلخ رنج میبرم که ما در اثر قصورها و ضعفها و خود محوریها و سوء مدیریتها و سپردن کارها به دست ضعفا و سیاستهای غلط و ناهماهنگی های روشن در تصمیمات و در اجرا، یک چنین ملت بزرگ و فداکار و کم نظیر در تاریخ را بتدریج از دست بدهیم.
البته من از تلاش و احساس مسئولیت بسیاری از برادران مسئول خبر دارم و آنان را دعا و تایید میکنم ولی از این متاسفم که بسیاری از ما گرفتار یک حالت غرور و خودبینی و غفلت از واقعیات شده ایم و تذکرات را هم به بازی میگیریم و شاید علت عدم استجابت دعاها هم همین حالت ما باشد. من از توطئه ابرقدرتها در دامن زدن به نارضائیها و تبلیغات مسموم ایادی آنان خبر دارم ولی میگویم سرمایه عظیم ما همین ملت فداکار است، تا کی باید آنان در این وضع زندگی کنند و علاوه بر فشار اقتصادی برخورد بعضی از ما هم با آنان تند و خصمانه باشد؟ به شعارهای تلقینی و مصاحبه های ساختگی نباید دل خوش کرد باید واقعیتهای اجتماعی را هم در نظر داشت، خدا