صفحه ۹۱

درس فلسفه داشت، منظومه و اسفار می‎گفتند، و درس فقه و اصول نداشتند ولی درس اخلاق ایشان عمومی بود. بازاریها هم می‎آمدند یک عده از بازاریهای بنام که شخصیت بودند اینها هم مقید بودند که بیایند، بسیاری از وعاظ و منبریهای قم هم می‎آمدند، از درس ایشان خیلی خوشمان می‎آمد، گاهی اوقات درس اخلاق که تمام می‎شد من و آقای مطهری می‎رفتیم خدمت ایشان و اگر نظریاتی داشتیم اظهار می‎کردیم، مثلا یادم هست که یک وقت با ایشان صحبت کردیم که این اختلافی که در قم هست الان سه تا آقا هستند که مریدهایشان با هم اختلاف دارند این چیز بدی است، اگر یک جوری می‎شد که آیت الله بروجردی را از بروجرد دعوت می‎کردند می‎آمدند قم و ایشان زعامت حوزه را به عهده می‎گرفتند این اختلافات کمتر می‎شد، مرحوم آقای خمینی گفتند: "می ترسیم سه تا چهارتا بشود!".

بعد ایشان تدریس منظومه را از اول شروع کردند، من و مرحوم شهید مطهری در درس منظومه ایشان شرکت کردیم، این آخرین منظومه ایشان بود و دیگر منظومه نگفتند.

شاگردهای ایشان ده تا بیست نفر می‎شدند، ما به صورت جدی این درس را مطالعه و مباحثه می‎کردیم به شکلی که یک سوم منظومه را که خوانده بودیم بعضیها که می‎آمدند درس، من آن قسمتهایی را که نخوانده بودند برای آنان درس می‎گفتم، از جمله آن افراد خدا رحمتش کند مرحوم حاج سید یعقوب زنجانی بود، ایشان وقتی آمدند درس آقای خمینی، به من گفت: شما اولش را برای من بگویید، من از اول منظومه قسمتهای زیادی را برای حاج سید یعقوب درس گفتم. ما منظومه را تا اول طبیعیات نزد آقای خمینی خواندیم، برخی افراد گفتند این بهترین منظومه ایشان بوده، یعنی خلاصه مطالب اسفار را هم می‎گفتند.

روش تدریس آیت الله خمینی (ره)

س: روش ایشان (حضرت امام) در تدریس منظومه چگونه بود؟

ج: ایشان خیلی خوش بیان بودند و اساس مطلب را برای شاگرد بازگو می‎کردند،

ناوبری کتاب