درس فلسفه داشت، منظومه و اسفار میگفتند، و درس فقه و اصول نداشتند ولی درس اخلاق ایشان عمومی بود. بازاریها هم میآمدند یک عده از بازاریهای بنام که شخصیت بودند اینها هم مقید بودند که بیایند، بسیاری از وعاظ و منبریهای قم هم میآمدند، از درس ایشان خیلی خوشمان میآمد، گاهی اوقات درس اخلاق که تمام میشد من و آقای مطهری میرفتیم خدمت ایشان و اگر نظریاتی داشتیم اظهار میکردیم، مثلا یادم هست که یک وقت با ایشان صحبت کردیم که این اختلافی که در قم هست الان سه تا آقا هستند که مریدهایشان با هم اختلاف دارند این چیز بدی است، اگر یک جوری میشد که آیت الله بروجردی را از بروجرد دعوت میکردند میآمدند قم و ایشان زعامت حوزه را به عهده میگرفتند این اختلافات کمتر میشد، مرحوم آقای خمینی گفتند: "می ترسیم سه تا چهارتا بشود!".
بعد ایشان تدریس منظومه را از اول شروع کردند، من و مرحوم شهید مطهری در درس منظومه ایشان شرکت کردیم، این آخرین منظومه ایشان بود و دیگر منظومه نگفتند.
شاگردهای ایشان ده تا بیست نفر میشدند، ما به صورت جدی این درس را مطالعه و مباحثه میکردیم به شکلی که یک سوم منظومه را که خوانده بودیم بعضیها که میآمدند درس، من آن قسمتهایی را که نخوانده بودند برای آنان درس میگفتم، از جمله آن افراد خدا رحمتش کند مرحوم حاج سید یعقوب زنجانی بود، ایشان وقتی آمدند درس آقای خمینی، به من گفت: شما اولش را برای من بگویید، من از اول منظومه قسمتهای زیادی را برای حاج سید یعقوب درس گفتم. ما منظومه را تا اول طبیعیات نزد آقای خمینی خواندیم، برخی افراد گفتند این بهترین منظومه ایشان بوده، یعنی خلاصه مطالب اسفار را هم میگفتند.
روش تدریس آیت الله خمینی (ره)
س: روش ایشان (حضرت امام) در تدریس منظومه چگونه بود؟
ج: ایشان خیلی خوش بیان بودند و اساس مطلب را برای شاگرد بازگو میکردند،