از وی میگیرد و همه قوا در وی متمرکز میشود و از او به دیگر افراد و قسمتها پخش میشود و همه ارکان نظام ایادی و اعضا - دست و بازوهای - او هستند، بر اساس این نظریه پس چه جایگاهی برای ابراز نظر مردم غیر از پیروی و تبعیت باقی میماند؟!
ج: باید سیستم به گونه ای باشد که حق مردم پایمال نشود، به نظر ما امر حکومت امر مردم است و مردم هستند که در چهارچوب شرایطی که اسلام برای رهبران جامعه مشخص کرده فرد یا افرادی را برای رهبری خود برای زمانی معین بر میگزینند و همواره به صورت مستقیم توسط روزنامه ها و احزاب بر کارهای او نظارت دارند، تداوم حکومت وابسته به رضایت مردم و اکثریت جامعه میباشد، ما در مباحث حکومت اسلامی که در چهار جلد به چاپ رسیده است ادله نصب فقها از ناحیه امامان معصوم (علیهم السلام) را کافی ندانسته و ولایت مطلقه را به آن معنا که فقیه هر کار دلش خواست و هر چه را به نظرش درست آمد انجام بدهد درست ندانستیم، در آن کتاب یک فصل مستقلی در ارتباط با بیعت و یک فصل در ارتباط با ضرورت مشورت مطرح کردیم که تا اندازه ای از وجود استبداد در حکومت اسلامی پیشگیری میکند و این مباحث در جای خود به تفصیل مورد گفتگو واقع شده است. ولی فقیه باید اولا منتخب مردم باشد، ثانیا او وظایف مشخصی دارد که در قانون اساسی مشخص شده است و مردم هم به آن قانون اساسی رای داده اند، و در همان چهارچوب ولی فقیه منتخب مردم میتواند اعمال ولایت کند. قانون را مجلس مشخص میکند و اجرای آن در اختیار رئیس جمهور است که منتخب مردم میباشد و ولی فقیه نظارت میکند و جلوی انحرافات را میگیرد؛ آن نحو ولایت مطلقه و حکومت مطلقه ای که آقایان برای فقیه قائلند با جمهوریت نظام و انتخاب نمایندگان و رئیس جمهور از ناحیه مردم در تضاد میباشد.
مهم این است که مردم باید این آزادی را داشته باشند که اگر علیه رهبر جامعه هم نظری دارند بتوانند نظر خودشان را ابراز کنند، شما میبینید در همین آمریکا که این قدر ما علیه آن شعار میدهیم اگر کسی علیه کلینتون - رئیس جمهور آمریکا - هم حرفی داشته باشد میتواند حرفش را بزند و با این گفتنها هم به هیچ وجه کلینتون تضعیف نمی شود. در ظرف آن چهار سال که مشخص شده در چهارچوب وظایف