صفحه ۷۸۳

حرکتی که الان شورای نگهبان کرده و نظارت استصوابی قرار داده اند این خلاف قانون و خلاف مصلحت است، در اصل 99 قانون اساسی آمده است که شورای نگهبان باید ناظر باشد بر انتخابات نه بر کاندیداها، چون خاطره سوء دخالتهای رژیم سابق در انتخابات در ذهنها باقی بود برای جلوگیری از دخالتهای ناروای مسئولین و دولت در انتخابات و تعیین کاندیداها این اصل تصویب شد تا جلوی دخالتها گرفته شود نه اینکه خود شورای نگهبان در همه مراحل انتخابات و تعیین کاندیداها دخالت کند و در آنجا بنشینند و بگویند در فلان شهرستان فلان شخص حق دارد از سوی مردم کاندیدا بشود و فلان شخص حق ندارد! و یا به بهانه های گوناگون انتخابات مردم را باطل کنند. مردم خودشان افراد را بهتر می‎شناسند تا آنها که از دور می‎خواهند برای مردم تصمیم گیری کنند، مردم چون مسلمان هستند اگر ببینند کسی خلاف موازین اسلام می‎خواهد عمل کند به او رای نمی دهند، اگر شایسته نیست به او رای نمی دهند، البته روحانیون باید به مردم رهنمود بدهند و موازین و شرایط را بیان کنند، ولی بگذارند مردم خودشان در کارهای مربوط به خودشان تصمیم گیری کنند.

به نظر من باید برای حفظ و تداوم انقلاب احزاب سیاسی مستقل با اساسنامه و مرامنامه و خط مشی اعلام شده بر اساس موازین اسلامی از خود مردم تشکیل بشود و اینها آزاد باشند که حرفهایشان را بزنند، روزنامه و رسانه در اختیار داشته باشند -یکی از اشکالات فعلی ما این است که رادیو و تلویزیون و بیشتر دستگاههای تبلیغی و امکانات در اختیار حکومت است و اگر مردم بخواهند حرفشان را به حکومت بزنند چندان وسیله ای در اختیار ندارند- روزنامه ها باید زبان ملت باشند، رادیو و تلویزیون باید زبان ملت باشد، نه اینکه مردم فقط مستمع باشند، اگر شما نتوانید نظرتان را منعکس کنید دیگری هم نتواند و هر کس همان چیزهایی را که حکومت می‎خواهد مجبور باشد بگوید مردم بتدریج دلسرد می‎شوند و از صحنه کنار می‎روند، این خلاف آزادی است، اینکه ما می‎گوییم آزادی یعنی مردم آزاد باشند، نه اینکه فقط افراد وابسته به حکومت آزاد باشند و مردم پیرو محض باشند؛ بنابر این همان گونه که اول انقلاب روحانی، دانشجو، بازاری، کشاورز، کارگر و همه اقشار و اصناف نقش داشتند و همه خواستار انقلاب بودند باید این حالت حفظ شود، و اگر یک عده خود را قیم دیگران دانستند بتدریج دیگران احساس بی تفاوتی می‎کنند و از صحنه کنار می‎روند،

ناوبری کتاب