تماشاگر این صحنه ها بودند صورت مسخره آمیزی به خود گرفته بود، و اگر مقامات بالا رضایت نداشتند لابد جلوگیری میکردند؛ و نه تنها جلوگیری نکردند بلکه برخی از آنان حمایت هم کردند و آقای خامنه ای در یک سخنرانی ضمن تایید اجمالی اهانتهای انجام شده با کلمه "خائن " از من یاد کرد و مرا به محاکمه تهدید نمود! و هنگامی که آیت الله زنجانی نامه ای متضمن اظهار ناراحتی از این اوضاع اسف انگیز به ایشان مینویسند، از قرار مسموع ایشان در جواب نوشته بودند: "من نمی توانم جلوی خشم مردم را بگیرم "؛ یاللعجب که جمعی رجاله را که همه دیدند از شهرهای مختلف با صرف بودجه های سنگین جمع آوری کردند و به قم آوردند و آنان را وادار به این کارها کردند به عنوان مردم قلمداد میکنند؛ و در این میان برخی افراد عادی سپاه هم که ذاتا دارای ایمان و اخلاص میباشند اغفال میگردند و به این خلافکاریها وادار میشوند.
بچه های مخلص سپاه در جبهه ها فداکاری کردند و به شهادت رسیدند، ولی متاسفانه به اعتبار آن کبوتران پرپر شده چند نفر به نام اسلام جنایت میکنند و به مناسبت های مختلف سخنرانی میکنند و فتوا میدهند و در مسائل اسلامی خودسرانه اظهار نظر میکنند و به بزرگان اهانت مینمایند و خیال میکنند با یکی دو سال که در جبهه بوده اند همه کشور ملک طلق آنهاست و همه مردم کشور بندگان زرخرید آنان میباشند. حقوق جمعی از افراد مخلص سپاه را که سالها در جبهه ها بودند خودسرانه به بهانه های واهی به طور کلی قطع میکنند، و بندگان خدا به هرجا مراجعه میکنند جواب رد میشنوند، و در این میان آن آقایی هم که به عنوان نماینده ولی فقیه باید ناظر بر اعمال خودسرانه آنان باشد یا ساکت است و یا تایید میکند.
تعریف و تمجید از افراد بی سواد کم ظرفیت همین گرفتاریها را در پی دارد. اطلاعات که یک نهاد لازم و ضروری برای کشور است و کار آن باید منحصر باشد در تحصیل اطلاعات نافع برای کشور بدون دخالت در کارهای دیگر، در اثر تعریف و تمجیدهای فراوان از آن بتدریج به صورت یک نهاد مخفی و پیچیده درآمد، دور از نظارت مجلس و مردم و دولت، و هر کاری که خواستند خودسرانه انجام دادند و در نتیجه به صورت کانون قتلها و جنایات نفرت انگیز درآمد و آبروی انقلاب و نظام را بردند و برای بچه های پاک و مخلص اطلاعات ننگ و عار فراهم آوردند. حالا متاسفانه سپاه