دهند، بگویند این درس باشد آن درس نباشد، این رساله باشد آن رساله نباشد، این طلبه در حوزه باشد آن طلبه نباشد این کار درستی نیست. اطلاعات باید به صورت یک تشکیلات جدا اگر واقعا تشخیص داد که یک طلبه مثلا جاسوس است طبق وظایف خود عمل بکند، کارهایی که در چهارچوب قانون برای آن مشخص شده انجام دهد. من نسبت به حوزه و مرجعیت احساس خطر میکنم، من این مسائل را برای خودم نمی گویم چون از من گذشته است، من این مسائل را برای صیانت و استقلال حوزه ها میگویم که ان شاء الله همیشه حوزه و مرجعیت پشتیبانی برای ملت و حکومت اسلامی باشد، نه اینکه با اعمال قدرت در آن بازیچه اغراض سیاسی قرار بگیرد و حوزه به صورت یک پادگان نظامی در آید.
حوزه های علمی شیعه باید مستقل باشند و نباید به یک ارگان دولتی تبدیل شوند. یک بار جمعی از جامعه مدرسین و از جمله آقایان حاج سید مهدی روحانی، آذری قمی و شرعی پس از حمله اول به دفتر و حسینیه نزد من آمده بودند که شما باید رهبری آقای خامنه ای را علنا اعلام کنید. من گفتم: "من گمان کردم آمده اید از من دلجویی کنید که هستی مرا غارت کرده اند و به من اهانت شده است. شما به سکوت من قانع باشید، جامعه مدرسین یک تشکیلات مقدس حوزوی بود ولی متاسفانه الان به یک ارگان نیمه دولتی تبدیل شده است ". حوزه های علمیه باید استقلالشان حفظ شود، ولی متاسفانه اکنون در حال تبدیل شدن به ابزاری در دست حاکمان است.
س: طبق این نظریه که همیشه یک مرجع دینی باید در راس حکومت اسلامی باشد طبعا مرجعیت شیعه و حوزه ها با حاکمیت هماهنگ میشوند یعنی عملا حکومت حوزوی میشود و حوزه حکومتی میگردد، تفکیک آنها چگونه است ؟
ج: نه این گونه نیست؛ حوزه از حکومت جداست، زیرا هر چند رئیس حکومت از دخالتهای ناروا در امور حوزوی مبرا باشد ولی چون حکومت کانون قدرت است خطر اینکه ایادی او -هر چند غیر مستقیم - در امور حوزوی دخالتهای ناروا کنند و از قداست حوزه به نفع خود سوء استفاده نمایند وجود دارد؛ و در این رابطه حتی آیت الله خمینی -که خود در مقام مرجعیت بودند و بیشتر مردم ایران از ایشان تقلید میکردند- بسیاری از مسائل حوزه را به آیت الله گلپایگانی ارجاع میدادند. ما برای برنامه ریزی و