دوستان روزی در اطاق من مطلبی را گفت و بعد پیغام داد که در تهران ضمن بازجویی از او آن مطلب را به رخ او کشیده اند و عین صدایش را هم برای او گذاشته بودند. قبل از اشغال چند مرتبه پیشنهاد کرده بودیم پناهگاه مزبور را که جزو خانه ما شده بود بخریم ولی عذر آوردند و پس از اشغال آنجا سعید هم نامه مختصری به آقای هاشمی رفسنجانی که آن موقع رئیس جمهور بود نوشت ولی ترتیب اثری داده نشد.
مرجعیت شورایی یا شورای افتاء
س: این روزها در حوزه بحث مرجعیت مطرح است، با توجه به محدود بودن توان و اطلاعات افراد و با توجه به گسترش علوم و نیز وجود زمینه لغزش و خطا در یک فرد نسبت به یک شورا و نیز ظهور مسائل مستحدثه و نوظهور در جهان اسلام، بعضی ها مرجعیت شورایی به ویژه در رشته های تخصصی را مطرح میکنند؛ لطفا بفرمایید نظر حضرتعالی به طور کلی نسبت به مرجعیت شورایی به صورت شورای افتاء چگونه است ؟ آیا چنین شورایی نسبت به فرد از خطا و لغزش دورتر نیست ؟ آیا مردم میتوانند از چنین شورایی تقلید کنند یا خیر؟
ج: البته تاکنون سیره بر این بوده که مرجعیت به صورت فردی باشد ولی اگر چنانچه شورایی باشد که روی معیار صحیح و جریان عادی و طبیعی درست شود، یعنی واقعا علمایی که از نظر علمی و از نظر تعهد و تقوا شناخته شده هستند با هم بنشینند یک شورایی داشته باشند و مسائل مورد اختلاف آنجا مطرح بشود و واقعا با مشورت یکدیگر در مسائل نظر بدهند و طبعا در آنجا اگر اختلاف نظر هم باشد احوط الاقوال را مبنا قرار دهند و یا نظرهای مختلف را ذکر نمایند و آن را برای مردم مطرح کنند این امر اقرب الی الواقع خواهد بود و خیلی از مشکلات را هم چه بسا حل میکند.
تقلید از شورا هم اشکال ندارد، در صورتی که یک مجتهد فتوا بدهد میشود عمل کرد ولی اگر فرضا ده نفر مجتهد گفتند که حکم خدا این است آن وقت آیا میتوان گفت حجیت ندارد؟ ما برای فتوای فقیه موضوعیت که قائل نیستیم، فتوای مجتهد