بحارالانوار صفحه 216 میباشد. این حدیث خیلی حدیث دلگرم کننده ای است، من این حدیث را برای آنها خواندم و گفتم از باب اینکه قم مرکز علمای اسلام است این نهضت ان شاء الله از قم شروع میشود و با وحدت مسلمانان به پیش میرود و به نتیجه میرسد؛ بالاخره در این زمینه ها مقداری صحبت شد، اصلا راجع به سیاست و رهبری و نظام و این مسائل هیچ صحبت نشد، ولی متاسفانه وقتی آقایان رفته بودند تهران با آنها برخورد شده بود که بله اینها رفته اند در قم که فلانی را زنده کنند، مثل اینکه من مرده ام و اینها باید بیایند مرا زنده کنند! غافل از اینکه به قول عوام: "شتر خوابیده هم که باشد از الاغ بزرگتر است ".
بعد آقایان رفته بودند منزل آیت الله گلپایگانی، بر حسب نقل آقایان ایشان پیرمرد و بیمار اصلا اول متوجه نشده بودند که اینها آمده اند برای اظهار هماهنگی با فلسطینیان. فرموده بودند در فلسطین مگر چه خبر شده است ؟ بعد رفته بودند منزل آیت الله اراکی پسر ایشان هرچه خواسته بود به ایشان کلمه فلسطین را بفهماند اصلا گوش ایشان نشنیده بود که چه میگوید و ایشان همین جور که نشسته بودند اشعاری را زیر لب زمزمه میکرده اند، بعد خود این نمایندگان گفته بودند ما تنها جایی که استفاده کردیم منزل فلانی بود. بعد تعدادی از آقایان را دادگاه ویژه احضار کرده بود، در مجلس علیه آنان معرکه گرفته بودند، آقای صالح آبادی را که نماینده مشهد بود دو سه ماه زندان کردند، اینها از همان ظلمهایی است که در این کشور متاسفانه به اسم اسلام انجام میشود، با این روش به کجا میخواهیم برویم خدا میداند؟!
رد تقاضای ملاقات گالیندوپل ( نماینده سازمان ملل)
س: بعد از تضییقاتی که نسبت به بیت حضرتعالی صورت گرفت گو یا از مجامع بین المللی از جمله کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل هیاتی برای رسیدگی به مساله حقوق بشر به سرپرستی گالیندوپل به ایران آمده بودند و از جمله تقاضای ملاقات با حضرتعالی را داشتند و حضرتعالی حاضر نشدید با آنها ملاقات کنید، بفرمایید انگیزه حضرتعالی از رد این ملاقات چه بود؟