از طرف دیگر من مقلد ایشان نبوده ام که بخواهم تکالیفم را از ایشان تبعیت کنم، الحمدلله در حدی هستم که نخواهم تقلید کنم؛ و اساسا این گونه مسائل تقلیدی نیست و هیچ کس حتی مقلدین را هم نمی توان از دخالت در مسائل سیاسی و اجتماعی منع کرد. بنابر این من وظیفه دینی و اجتماعی خود میدانم در مواردی که تشخیص میدهم ساکت و بی تفاوت نباشم و در این زمینه از کسی اجازه نمی گیرم.
موضعگیری درباره استقراض خارجی
س: حضرتعالی در اواخر سال 1368 سخنرانی مهمی راجع به مساله استقراض خارجی بیان فرمودید که واکنشهای متفاوتی را به دنبال داشت و تبلیغات وسیعی علیه شما صورت پذیرفت، بفرمایید مبنای حضرتعالی برای این صحبت و موضعگیری چه بود؟
ج: مساله استقراض خارجی را در زمان حیات امام میخواستند انجام بدهند و در همان وقت من در آخرین ملاقاتم با حضرت امام صحبت کردم (پیوست شماره 160) ایشان به حاج احمد آقا گفتند بگویید این کار را نکنند، من هم مدتی پس از رحلت امام که آقایان مساله استقراض خارجی را در مجلس تصویب کردند به آن اعتراض کردم و در ضمن نظر ایشان را گفتم، آقایان هوچی گری کردند و گفتند اینها استقراض نیست، ولی الان میبینیم تا سی میلیارد دلار آن را خود آقایان تصدیق دارند و در پرداخت آن هم مانده اند، من این را به عنوان وظیفه گفتم، شورای نگهبان هم استقراض را تصویب کرده بود، من آن را تا آخر با دقت مطالعه کردم و دیدم چیز خیلی بدی است، لذا تصمیم گرفتم حداقل همان نظر امام را بگویم، به همین جهت دو روز در این رابطه صحبت کردم، یک روز در دیدار با مردم و یک روز هم در درس؛ بعد گفتم بروم با آیت الله مومن که عضو شورای نگهبان است صحبت کنم، شب رفتم منزل آقای مومن و قضیه را با او مطرح کردم، گفتم: "آقای مومن شما در شورای نگهبان چطور راجع به این موضوع چیزی نگفتید؟" گفت: "واقعش این است که ما فرصت مطالعه این جور چیزها را نداریم، آقای شرعی در مجلس است من از او پرسیدم ایشان گفت