هرگز درس را تعطیل نمی کنم و فردای آن روز نیروهای انتظامی حاضر شدند و دخالت کردند و جلوی آنان را گرفتند و درس برگزار شد (پیوست شماره 192)، و اخیرا نیز پس از سخنرانی سیزده رجب 1418 _23 آبان 1376- به دفتر و حسینیه و منزل هجوم آوردند و پس از شکستن دربها و وسایل و پاره کردن کتابها و غارت اموال و بازداشت جمعی از فضلا که در دفتر بودند مرا در خانه محصور و حسینیه را در اختیار گرفتند که پس از گذشت حدود دو سال و نیم هنوز ادامه دارد.
واما اینکه میگویید چرا فاصله گرفتن از امام را تکذیب نکردیم، من خودم در مناسبتهای مختلف این کار را کرده ام؛ از جمله در روز 13 آبان سال 65 در سخنرانی عمومی که داشتم و از صدا و سیما پخش شد و همه مطبوعات منعکس کردند سخنان من در مورد امام و رهبری ایشان در پاسخ به همین خطی بود که میکوشید نوعی تعارض میان من و امام را القا کند؛ به علاوه من عنایت داشتم و وظیفه خود میدانستم در هر سخنرانی عمومی که از صدا و سیما نیز منتشر میشد از امام تجلیل و برای سلامتی و طول عمر ایشان دعا کنم، و حتی پس از این جریانات هم همواره سعی داشتم این القائات را پاسخ دهم و از شخصیت امام تجلیل میکردم؛ اما به نظر میرسد یک خط مشخصی در داخل کشور که از ناحیه بعضی صاحبان قدرت حمایت میشد مصلحت و بقای خود را در القای تعارض میان من و امام میدید و به این مساله بیش از رسانه های خارجی دامن میزد، و شاید بعضی از سیاستهای خارجی نیز محرک این جریان بوده است؛ و من فکر میکنم این جریان هنوز هم در داخل فعال است و عده ای میخواهند با استفاده ابزاری از امام، اهداف و مقاصد خودشان را دنبال کنند.