ولی فقیه هم باید مجری دستورات خدا باشد، آن هم بخصوص در زمان فعلی و بر اساس قانون اساسی ما که تعیین او بر اساس انتخاب است، مردم ولی فقیه را انتخاب میکنند که بر اساس قانون اساسی و دستورات اسلام عمل کند و هیچ حق ندارد خلاف قانون اساسی عمل کند، برای ولی فقیه هم در قانون اساسی اختیارات بخصوصی مشخص شده است.
البته ممکن است مقصود از ولایت مطلقه ولایت عامه باشد، چون بعضی از فقها ولایت فقیه را در امور جزئی زمین مانده مانند تصرف در اموال یتامی و قاصرین میدانند، اما ما میگوییم چنین نیست بلکه در همه امور لازم الاجراء که قابل تعطیل نیست و از جمله اداره امور بلاد و حفظ نظام مسلمین و اجرای حدود الهی جاری است ولی در چهارچوب احکام و مقررات الهی چنانکه ولایت پیامبر (ص) و ائمه (علیهم السلام) نیز به همین نحو است. اینکه ولایت امت در زمان غیبت حضرت ولی عصر ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) به فقیه عادل محول شده برای این است که اداره امور مسلمین باید بر اساس احکام خدا انجام شود و فقیه کارشناس و متخصص احکام خدا میباشد، اگر بخواهند کشوری بر اساس ایدئولوژی خاصی اداره شود قهرا باید زیر نظر ایدئولوگ آن انجام شود؛ هر چند در امور لازم الاجراء اگر فقیه عادل نبود و یا متصدی نشد عدول مومنین باید انجام دهند و اگر آن هم میسر نشد فساق مومنین باید انجام دهند، پس در نتیجه فقیه عادل قدرمتیقن است و انجام امور مذکوره از باب تکلیف است و این قبیل امور لازم الاجراء را که نباید زمین بمانند "امور حسبیه " مینامند. البته تفصیل مساله در اینجا نمی گنجد؛و اگر بنا باشد که ولایت فقیه به نصب از طرف ائمه (علیهم السلام) باشد -چنانکه آقایان اصرار دارند- در این صورت منحصر به کسی که خبرگان او را تعیین میکنند نمی باشد، بلکه هر مجتهد واجد شرایط -مخصوصا اگر اعلم باشد- دارای آن مقام خواهد بود و خبرگان حق ندارند منصوب از طرف امام معصوم را عزل نمایند.
س: حضرتعالی به اعتراض اهل سنت نسبت به برخی از اصول قانون اساسی اشاره کردید؛ لطفا در این باره بیشتر توضیح دهید و بفرمایید تا چه اندازه اعتراض آنها را وارد میدانید؟