پس از وفات مادرشان هم به ایشان و هم به برادرانشان تلگراف کردم هیچ کدام جواب ندادند (پیوست شماره 188)، و پس از حمله به حسینیه و غارت اموال و... به ایشان نامه ای نوشتم آن را هم جواب ندادند (پیوست شماره 189)، و بعدها به وسیله آقای مومن پیامی مشتمل بر هفت بند و همچنین نوار سخنرانی آقای فلاح زاده را برای ایشان فرستادم که آن هم بی جواب ماند با اینکه به آقای مومن گفته بودند جواب میدهم.ماجرای حمله به حسینیه و غارت اموال در بهمن ماه 1371 و نیز پیام معظم له به آقای خامنه ای توسط آقای مومن، به صورت مشروح در فصل یازدهم بیان شده است.
بازنگری قانون اساسی
س: حضرتعالی که ریاست مجلس خبرگان قانون اساسی را به عهده داشتید آیا در جریان تعویض برخی از قسمتهای قانون اساسی نیز نقشی داشتید؟ آیا با شما مطرح شد که چنین تغییراتی بناست انجام شود؟ شنیده شده که حضرتعالی با این اقدام موافق نبودید، دلیل آن چه بوده است ؟ نظرتان در مورد مواد فعلی از قانون اساسی که تغییر داده شده چیست ؟
ج: در اینکه قانون اساسی یک نواقصی داشت حرفی نیست، ما از همان اول چند اصل هم تنظیم کرده بودیم که یک اصل آن مربوط به این بود که اگر خواستند یک روز متممی برای قانون اساسی نوشته شود چگونه باید باشد، آیا لازم است دو باره خبرگان جمع شوند؟ آیا از مردم رای گیری شود یا به صورت دیگری باشد؟ شاید من متن آن اصل را هم داشته باشم، ولی آن وقت بنای دولت آقای مهندس بازرگان بر این بود که یک ماهه تصویب قانون اساسی تمام بشود با این حال سه ماه طول کشید و حوصله خیلی ها سر رفته بود، لذا هرچند پیش نویس چند اصل را که یکی از آنها مربوط به چگونگی تتمیم قانون اساسی بود من به عنوان رئیس خبرگان آماده کرده بودم ولی مرحوم امام فرمودند: "بس است قضیه را جمع کنید"، ما هم سر و ته آن را جمع کردیم. اما بعدا برای تغییراتی که میخواستند بدهند یک روز آقای حاج احمد آقا آمد اینجا و گفت: "بنا داریم اصلهایی را تغییر بدهیم و بناست شورای مصلحت نظام هم