س: در نامه 68/1/8 به حضرتعالی سفارش شده است که: "بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمائید و از رفت و آمد مخالفین نظام که به اسم علاقه به اسلام و جمهوری اسلامی خود را جا میزنند جدا جلوگیری کنید"؛ آیا افراد ناصالحی در بیت حضرتعالی بودند یا اینکه مثلا مخالفان نظام در آنجا رفت و آمد میکردند؟
ج: آقایانی که به هر جهت با من مخالف بودند بیشترین تبلیغات خودشان را متوجه بیت و دفتر من کرده بودند، و به مرحوم امام نیز چنین القا میکردند. یک روز داستان سید مهدی را علم کردند در صورتی که او یک روز هم جزو دفتر من نبود، البته او همه جا میرفت و حتی دفتر امام هم میرفت، و بالاخره او هر چه بود در سال 65 بازداشت و در سال 66 اعدام شد، ولی مساله بیت و دفتر من هر روز سوژه آقایان بوده است؛ در حالی که:
اولا: همه علما در قم و جاهای دیگر برای پاسخگویی به مراجعین دفتر دارند، مگر همه مجبورند دفترشان را مطابق میل شما تنظیم نمایند؟! هر کس مطابق کار و نیاز و سلیقه خودش افرادی را که به آنان اعتماد دارد انتخاب میکند، شما قبول ندارید مراجعه نکنید ولی حق تبلیغات سوء ندارید.
و ثانیا: از قرار گفته های آقایان فقط دفتر من مرکز تجمع شیاطین است ولی دفتر علمای دیگر و بالاتر از آنها دفتر مرحوم امام مرکز تجمع ملائکه الله بوده است، قضاوت این امر با کرام الکاتبین و با آنهایی است که از نزدیک رفت و آمد داشته اند.
بقای بر وکالت
س: بفرمایید پس از کنار رفتن از قائم مقامی، حضرتعالی همچنان مانند سابق در وکالت امام باقی بودید یا خیر؟
ج: قبلا این مساله را عرض کردم که پس از نامه 1/6، من به آقای حاج شیخ عبدالله نوری که اینجا آمده بود گفتم میخواهم یک چیزی بنویسم بزنم درب دفتر که من دیگر از طرف ایشان وجوهات را نمی پذیرم، ایشان یک کمی جا خورد و گفت نه این درست نیست، بعد هم با نامه من به تهران رفت و روز بعد به فاصله نیم ساعت دو بار تلفن زد، اول اینکه امام گفته اند: "شما همچنان که سابق وکیل من بودید از حالا به بعد نیز