طرف ائمه (علیهم السلام) منصوب باشد -چنانکه آقایان میگویند- رهبر هم حق ندارد مجتهدی را عزل یا او را به رهبری نصب کند، من از طرف مرحوم امام منصوب نبودم تا ایشان بخواهند مرا عزل کنند. یک مجتهد یک مجتهد دیگر را نمی تواند عزل کند چون هر دو از نظر مشروعیت در عرض هم هستند.همین مطلب را حضرت امام (قدس سره) در کتاب حکومت اسلامی صفحه 57 چنین بیان داشته اند:"... لکن فقهاء "ولی مطلق " به این معنا نیستند که بر همه فقهای زمان خود ولایت داشته باشند و بتوانند فقیه دیگری را عزل یانصب نمایند، در این معنا مراتب و درجات نیست که یکی در مرتبه بالاتر و دیگری در مرتبه پایین تر باشد، یکی والی و دیگری والی تر باشد".
من به خاطر رعایت حال امام و اینکه آقای نوری و دیگران آمدند اینجا اصرار داشتند که یک چیزی بنویس یک نامه محترمانه به ایشان نوشتم فقط برای رعایت حال ایشان و کاستن بحرانی که ایجاد شده بود، وگرنه مایل نبودم چیزی بنویسم و از روی ضرورت چنین چیزی نوشتم، و این نامه از رسانه ها پخش شد.
پیوست شماره 173:
نامه معظم له به امام خمینی مورخه 68/1/7، پس از نامه مورخه 1/6 منتسب به ایشان
محضر مبارک آیت الله العظمی امام خمینی مدظله العالی
پس از سلام و تحیت، مرقومه شریفه مورخه 68/1/6 واصل شد. ضمن تشکر از ارشادات و راهنمائیهای حضرتعالی به عرض میرساند: مطمئن باشید همان طور که از آغاز مبارزه تاکنون در همه مراحل همچون سربازی فداکار و از خود گذشته و مطیع در کنار حضرتعالی و در مسیر اسلام و انقلاب بوده ام، اینک نیز خود را ملزم به اطاعت و اجراء دستورات حضرتعالی میدانم، زیرا بقاء و ثبات نظام اسلامی مرهون اطاعت از مقام معظم رهبری است. برای هیچکس قابل شک نیست که این انقلاب عظیم تاکنون در سایه رهبری و ارشادات حضرتعالی از خطرات مهمی گذشته و دشمنان زیادی همچون منافقین کوردل که دستشان به خون هزاران نفر از مردم و شخصیتهای