پیغام دادم که ارتش انگیزه ورود به خاک عراق را ندارد و به علاوه ما را متجاوز به حساب میآورند و تجاوز از هر که باشد محکوم است، پس بجاست مقدمات صلح فراهم گردد؛ این در حالی بود که کشورهای عربی زیاد بر صلح اصرار داشتند و حاضر بودند خسارتهای ایران را تا اندازه ای جبران نمایند. پس از پیغام من، شنیدم برخی گفته بودند فلانی بوی دلار به مشامش خورده، در صورتی که از قرار مسموع خود امام نیز با ادامه جنگ موافق نبوده اند ولی بالاخره با اصرار دیگران جنگ را ادامه دادند تا کار به جایی رسید که ایشان ناچار شدند قطعنامه سازمان ملل را بپذیرند.
بالاخره از همان ابتدا احساس میشد که بعضی افراد از این مسائل سوء استفاده میکنند و انتقاد های مرا به گونه دیگری نزد امام جلوه میدهند. تا اینکه قضایای سال 65 و 66 پیش آمد و من احساس کردم عده ای تحت عناوین دیگر و به بهانه سید مهدی هاشمی دست به یک تصفیه حساب سیاسی گسترده زده اند و مشخص بود که هدف اصلی آنان من بودم، آنها میخواستند بیت مرا -که قرار بود در آینده مثلا رهبری انقلاب به عهده اش باشد- در اختیار بگیرند و مثل زمان امام هر کاری که میخواستند انجام دهند، و متاسفانه مرحوم امام را در این قضیه وارد کردند و با سرمایه گزاری از ایشان برنامه های خودشان را پیش بردند که تفصیل آن را قبلا بیان کرده ام. اما بعید به نظر میرسد که اختلاف نظرها و اصطکاکی که در آن سالها به وجود آمد علت حوادث سال 68 باشد؛ زیرا پس از خاتمه یافتن قضایای مربوط به سید مهدی و حتی پس از اعدام او در تاریخ 66/7/6، من ملاقاتهایی با امام داشتم و هیچ مشکل و کدورتی در بین نبود، ایشان در تیر ماه سال 67 پس از فاجعه سقوط هواپیما ی مسافربری ایران به دست ناوگان آمریکا، در پاسخ به نامه من، نامه ستایش آمیزی نوشتند که از رسانه ها پخش شد (پیوست شماره 139 و 140)؛ حتی چند ماه پس از داستان اعدامهای سال 1367 که به نام ایشان انجام شد و با اعتراض شدید من روبرو شد من با ایشان ملاقات داشتم و مساله خاصی در بین نبود، یک ملاقات هم آقای سید هادی هاشمی داماد من در تاریخ 67/7/27 جداگانه با ایشان داشت که در آن ملاقات امام ضمن ستایشهای زیاد از من، از آقا هادی تفقد کرده بودند و ایشان را مامور کرده بودند که در بیت من حضور داشته باشد و نگذارد که مخالفان در گوشه و کنار بر علیه من کاری انجام دهند، که آن زمان در بین خواص آقا هادی را به عنوان نماینده امام در بیت من میشناختند؛