صفحه ۶۶۲

منظور من از پیام اخیر ایشان پیام به مهاجرین جنگ تحمیلی است که پخش شد و در آن اشاره ای به بیت من داشتند؛ و به نظر می‎رسد با وجود ذیل این نامه زمینه ای برای نامه ‏1/6 باقی نمی ماند اگر این نامه ازایشان باشد؛ و کافی بود ایشان محترمانه پیغام دهند که شما از این به بعد درهیچ کاری دخالت نکن و یا اینکه مرا بخواهند و این مطلب را شفاها بگویند، من بسیار خوشحال می‎شدم و اوقات خود را صرف امور علمی می‎کردم. من یک ساعت انس با کتاب را بر همه مقامات اعتباری دنیا ترجیح می‎دهم، الاان اقیم حقا او ادفع باطلا.

من نامه هایم را معمولا برای آقای محمدعلی انصاری می‎فرستادم که به امام بدهد اما این اواخر من سه چهارتا نامه به امام نوشتم که یکی از آنها نامه ‏68/1/4 و یکی نامه پنج صفحه ای مورخه ‏68/2/18 می‎باشد. (پیوست شماره 165)، و نامه پنج صفحه ای در حقیقت جواب رنجنامه احمد آقاست، این را من شنیدم که احمد آقا این اواخر ابراز تاسف می‎کرده که من نامه های اخیر فلانی را به امام نداده ام و از این جهت ابراز ناراحتی می‎کرده است، و ظاهرا این نامه ها را به امام نداده بودند چون در امام مسلما اثر می‎کرد و ایشان بر بسیاری از امور واقف می‎شدند.

این نکته را هم بگویم که من یک مرتبه به حاج احمد آقا گفتم: "شما فکر می‎کنید که من می‎خواهم خدای ناکرده امام طوری بشود و من بر سر کار بیایم، من همیشه دعا می‎کنم که خداوند به امام طول عمر بدهد و ما هم در کنار ایشان اگر خدمتی از دستمان برمی آید انجام بدهیم، من اگر گاهی حرفی می‎زنم به خاطر این است که در این کشور یک انقلاب عظیمی صورت گرفته است با فداکاری مردم و به رهبری روحانیت و مرجعیت و ما می‎خواهیم این قداست همچنان محفوظ باشد و خدشه ای به آن وارد نشود؛ امام وقتی انقلاب کردند که روزی شش میلیون بشکه نفت می‎فروختیم و پول ما هم سقوط نکرده بود و شهرهای ما هم خراب نشده بود و گرفتار محاصره اقتصادی هم نشده بودیم، الان با اوضاع فعلی هرگز من آرزو ندارم سر کار بیایم و دعا می‎کنم خداوند به امام طول عمر بدهد تا ضمنا مشکلات نیز حل شود".

ناوبری کتاب